سایت تخصصی پایان نامه های دانشگاهی

سایت تخصصی بررسی پایان نامه های دانشگاهی

سایت تخصصی پایان نامه های دانشگاهی

سایت تخصصی بررسی پایان نامه های دانشگاهی

پایان نامه های کارشناسی ارشد خرید و فروش و معاوضه پایان نامه آرشیو پایان نامه مجموعه کامل پایان نامه دسترسی متن کامل پایان نامه های ایران داک (گنج)رشته حسابداری مدیریت دولتی بازرگانی مالی منابع انسانی زنجیره تامین حقوق جزا جرم شناسی بین الملل خصوصی عمومی برق قدرت مواد نساجی هنر هوافضا مقاله isi فناوری اطلاعات علوم ارتباطات معماری و شهرسازی برنامه ریزی شهری ریاضی زیست شناسی کشاورزی تربیت بدنی بازاریابی گرافیک پژوهش هنر تبدیل انرژی مشاوره ساخت و تولید صنایع غذایی رایگان پروژه تحقیق پژوهش مقاله پلیمر سمینار

  • ۰
  • ۰

<p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">زیمل نیز مفهومی از سلطه ارائه می دهد. به زعم وی ظالمانه ترین سلطه، شکلی از کنش متقابل است؛ من اراده ی خود را به شما تحمیل می کنم تا شما آنچه را می خواهم به من بدهید. اقتدار من ممکن است برآمده از موقعیت سازمانی من باشد یا ممکن است از قدرت متقاعدکننده ی کنش یا ایده های من بروز کند. این با وجهه ی متفاوت است که صرفا از قدرت شخصیت من ناشی می شود، نه از طریق هم ذات پنداری شخصیت من با هر ویژگی عینی مانند دانش یا مقام.&nbsp;زیمل، سه نوع سلطه را تشخیص می دهد،&nbsp;الف: سلطه به وسیله ی فرد، ممکن است به وسیله ی گروه مورد پذیرش یا مخالفت قرار گیرد. این نوع سلطه، ممکن است اثر هم سطح&nbsp; کننده داشته باشد یا ممکن است سلسله مراتبی باشد. زیمل بر این باور است که این شکل&nbsp;&nbsp;ابتدایی سلطه است.ب:&nbsp;سلطه به وسیله ی جمع، حقوق افراد در گروه مسلط ضرورتا&nbsp;به آن هایی که زیردست هستند، تعمیم نمی شود. زیمل اظهار می دارد که، بریتانیا در سرتاسر تاریخ اش با معیارهای&nbsp;بالایی از عدالت نسبت به افراد و سطوح بالایی از بی عدالتی نسبت به گروه ها توصیف شده است. او همچنین، به بررسی شکل های متفاوتی از سلطه ی گروهی می پردازد. مثلا این که، آیا گروه های سلطه گر مخالف یکدیگرند یا نظم سلسله مراتبی دارند.&nbsp;پ: سرانجام، سلطه به وسیله ی اصل یا قانون وجود دارد. این نوع سلطه به تفصیل با سلطه ی فردی و با موقعیت های متفاوت، که در آن ها یکی از این دو نوع ممکن است برای فرد زیردست مرجح باشد، مقایسه شده است و به این نتیجه ی جالب رسیده است که در تحلیل نهایی این که کدام مرجح است، به تصمیمات غایی و احساسات غیرقابل بحث در باب ارزش های جامعه شناختی بستگی دارد.» (کرایب،۲۷۴:۱۳۸۲)</p><table width="780" style="border-spacing: 0px; border-collapse: collapse; background-color: rgb(255, 255, 255); color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif;"><tbody style="box-sizing: border-box;"><tr style="box-sizing: border-box;"><td width="780" style="box-sizing: border-box; padding: 0px;"><em style="box-sizing: border-box;">برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.</em></td></tr></tbody></table><h4 style="box-sizing: border-box; font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-weight: 500; line-height: 1.1; color: rgb(51, 51, 51); margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; font-size: 18px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">۲-۱-۲- چهره شناسی قدرت</h4><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><h4 style="box-sizing: border-box; font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-weight: 500; line-height: 1.1; color: rgb(51, 51, 51); margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; font-size: 18px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">در بررسی سیر مفهومی “قدرت” در ادبیات سیاسی و جامعه شناختی، سه چهره متمایز از قدرت قابل دست یابی است که به چهره اول، دوم و سوم قدرت مشهور هستند. چهره اول قدرت را چهره های مبتنی بر نگرشی کثرتگرا، ناظر بر اعمال قدرت و متمرکز بر رفتار انضمامی و قابل مشاهده تعریف می کنند. به اعتقاد برخی، نظریه “رابرت دال” در باب قدرت را می توان جزئی از چهره اول قدرت دانست. از دیدگاه رابرت دال، قدرت را تنها پس از بررسی دقیق مجموعه ای از تصمیمات محسوس و انضمامی می توان تحلیل کرد. وی با رویکردی رفتارگرایانه، قدرت را به معنای”کنترل بر رفتارها” تعریف می کند؛ به این معنا که “الف” بر “ب” تا جایی قدرت دارد که بتواند “ب ” را به کاری وا دارد که در غیر آن صورت انجام نمی داد. از سوی دیگر، در دیدگاه کثرت گرایانه از قدرت،”قدرت” و “نفوذ” به جای یکدیگر به کار گرفته شده اند که جای تامل دارد. “قدرت” عنوانی است که می توان برای مفاهیم مرتبطی از قبیل اجبار، اقتدار، زور، اغوا و نفوذ به کار گرفت. مترادف دانستن “نفوذ” با “قدرت” به گونه ای غفلت از سایر وجوه و ابعاد مرتبط با قدرت است که در نگرش های دیگر قدرت جایگاه ویژه ای دارند. از دیگر محورهای مورد نظر کثرت گرایان، یکی تاکید بر ستیز و کشمکش مستقیم، یعنی ستیز بالفعل و آشکار است و دیگری تاکید بر مسایل کلیدی جامعه. کثرت گرایان از تصمیماتی سخن می گویند که به مسایل و حوزه های موضوعی کلیدی مربوط است. پیش فرض عمده این است که چنین مسایلی مناقشه بردار بوده و متضمن ستیز بالفعل است. علاوه بر این، آنان فرض می کنند که منافع را نیز می توان به مثابه اولویت های خط مشی درک کرد (باقری،۱۳۸۶: ۷۱-۷۲). در این صورت، ستیز منافع نیز همان ستیز اولویت ها خواهد بود. طبعا کثرت گرایان با هر گونه ادعایی مبنی بر اینکه منافع می تواند غیرآشکار و مشاهده نشدنی باشد یا مهمتر از همه، با این نظر که مردم ممکن است نسبت به منافع خود دچار اشتباه شوند یا ناآگاه باشند، مخالفت می ورزند. در مجموع باید گفت، دیدگاه یک بعدی قدرت، متضمن تمرکز بر رفتار در موقعیت های تصمیم گیری نسبت به مسایلی است که پیرامون آن ستیزی قابل مشاهده وجود دارد؛ ستیزی که بیانگر اولویت های متفاوت در خط مشی است و از طریق مشارکت سیاسی آشکار می شود (باقری: ۱۳۸۶، ۷۲).</h4><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><h4 style="box-sizing: border-box; font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-weight: 500; line-height: 1.1; color: rgb(51, 51, 51); margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; font-size: 18px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">در چهره دوم قدرت، چهره اول به نقد کشیده می شود و آن را به حکم اینکه نگرشی محدود، تقلیل گرا و قاصر از ارائه محکی عینی از عرصه های سیاسی مهم و غیرمهم است، مردود اعلام می کنند. چراچ و براتز به عنوان نظریه پردازان عمده چهره دوم قدرت، در تلاشند تا تعریفی فراگیرتر و کامل تر از قدرت ارائه دهند. این دو نظریه پرداز در چهره اول قدرت با رابرت دال مشترک بوده، تاکید می کنند که قدر مسلم آن است قدرت زمانی اعمال می شود که “الف” در تصمیم گیری خود بتواند “ب” را تحت تاثیر خود قرار دهد. اما به نظر آن ها، قدرت همچنین زمانی اعمال می شود که “الف” نیروی خود را صرف ایجاد یا تقویت ارزش های سیاسی و اجتماعی و رفتارهای نهادینه شده کند و قلمرو سیاست را محدود به مسائل بی ضرر برای خود نماید. به اعتقاد آن ها، به میزانی که “الف” در انجام این کار موفق شود، “ب” از طرح هر مسئله ای که حل آن برای منافع و اولویت های “الف” زیان آور باشد، منع می شود (همان: ۷۳-۷۲).</h4><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><img class="alignnone size-full wp-image-590293 aligncenter" src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/02/Sociology-232.jpg" alt=" تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی" width="273" height="320" style="box-sizing: border-box; border: 0px; vertical-align: middle; height: auto; max-width: 100%; clear: both; display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;" /></p><h4 style="box-sizing: border-box; font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-weight: 500; line-height: 1.1; color: rgb(51, 51, 51); margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; font-size: 18px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; font-weight: 700;">چراچ و براتز</span><span style="box-sizing: border-box; font-weight: 700;"><span style="box-sizing: border-box; position: relative; font-size: 13.5px; line-height: 0; vertical-align: baseline; top: -0.5em;">[۷]</span></span>&nbsp;از سوی دیگر، قدرت را مورد تمام اشکال کنترل موفقیت آمیز “الف” روی” ب” به کار می گیرند؛ به عبارت دیگر، تمام شکل هایی که تامین کننده موافقت “ب ” از سوی “الف” است و در واقع، کل انواع قدرت. ولی از سوی دیگر، تنها یکی از انواع چندگانه قدرت (عمدتا تامین و تضمین موافقت از طریق تهدید و به کار گیری ضمانت های اجرایی) را “قدرت” می خوانند (همان: ۷۳).</h4><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><h4 style="box-sizing: border-box; font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-weight: 500; line-height: 1.1; color: rgb(51, 51, 51); margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; font-size: 18px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">گونه شناسی آنان از قدرت شامل اجبار، نفوذ، اقتدار، زور و قدرت نامرئی (مهارت) است. “اجبار” زمانی است که “الف” موافقت “ب” را با تهدید به محرومیت به دست آورد. “نفوذ” وقتی است که “الف” بدون هر گونه تهدید محروم سازی شدید، اعم از ضمنی یا آشکار، موجب تغییر جریان کنش”ب” می شود. در موقعیت های متضمن “اقتدار”، “ب” موافقت می کند؛ زیرا تشخیص می دهد که فرمان “الف” مطابق ارزش هایش، معقول و مشروع است و یا اینکه از طریق فرآیندی معقول و مشروع به دست آمده است. در مورد “زور”، “الف” به رغم عدم رضایت “ب” و با سلب انتخاب رضایت یا نارضایتی از او، به اهداف خود نایل می آید. “قدرت نامرئی” جنبه ای از زور است؛ چون در اینجا رضایت در غیاب آگاهی موافقت کننده از منبع یا ماهیت دقیق تقاضا محقق می شود (همان: ۷۴-۷۳).</h4><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><h4 style="box-sizing: border-box; font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-weight: 500; line-height: 1.1; color: rgb(51, 51, 51); margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; font-size: 18px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">معتقدان به چهره دوم قدرت همانند پیروان چهره اول قدرت، بر ستیز بالفعل و قابل مشاهده اعم از آشکار و غیرآشکار، تاکید دارند. همان گونه که معتقدان چهره اول قدرت بیان می دارند، قدرت در تصمیم گیری ها وقتی نمود پیدا می کند که ستیز وجود داشته باشد. معتقدان چهره دوم قدرت نیز همین فرض را برای موقعیت های غیر تصمیم گیری صادق می دانند. در فقدان چنین ستیزی، هیچ راه دقیقی برای قضاوت در این باره که آیا فشار یک تصمیم در جهت خنثی سازی یا جلوگیری از توجه جدی به تقاضا برای تحول و دگرگونی است، وجود ندارد (همان: ۷۴).</h4><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><h4 style="box-sizing: border-box; font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-weight: 500; line-height: 1.1; color: rgb(51, 51, 51); margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; font-size: 18px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">استیون لوکس، نظریه پرداز سه بعدی قدرت، معتقد است: چهره اول قدرت مبتنی بر آموزه های دو بعدی است و از دست یافتن به مسئله محوری و بنیادین قدرت، یعنی “منافع واقعی” ناتوان است. به اعتقاد لوکس، موانع واقعی صرفا از رهگذر آموزه های سه بعدی از قدرت قابل درک است. وی تاکید دارد که منطق اصلی نهفته در اعمال قدرت، تاکید بر این واقعیت است که قدرت یک مفهوم علی بوده و فراتر از سلسله ای منظم از رفتارها نمی توان آن را درک کرد. به تعبیر دیگر، چهره اول قدرت یک مفهوم لیبرالی از منافع را پیش فرض خود قرار می دهد و منافع را معادل خواسته ها و ترجیحاتی می داند که از راه مشارکت سیاسی تجلی می یابد. چهره دوم نیز مفهومی اصلاح طلبانه از منافع را پیش فرض خود قرار داده، منافع را نه تنها شامل تقاضاها و مرجحات، بلکه شامل مقولاتی همچون فصل بندی وضعیت طردشدگان و حذف شدگان در نظام های سیاسی نیز می داند. در این میان، سومین چهره قدرت بر بنیان مفهومی رادیکال از منافع استوار شده و از منظر این چهره از قدرت، منافع شامل تقاضاها، مرجحات و امور دیگری است که تحت شرایط ممتاز انتخاب ها، یعنی خودمختاری و استقلال انتخاب کننده شکل می گیرد (همان: ۷۴-۷۵).</h4><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><h4 style="box-sizing: border-box; font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-weight: 500; line-height: 1.1; color: rgb(51, 51, 51); margin-top: 10px; margin-bottom: 10px; font-size: 18px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">دیدگاه سه بعدی قدرت از زاویه نظریه پرداز آن، یعنی استیون لوکس، دربرگیرنده نقد کاملی از دیدگاه رفتارگرایانه و بیش از حد روان شناسانه دو دیدگاه قبلی است و امکان بررسی راه های گوناگونی را فراهم می کند که توسط آن مسائل بالقوه یا از طریق عملکرد نیروهای اجتماعی و رفتارهای نهادی و یا از طریق تصمیمات افراد، خارج از سیاست نگه داشته می شود. در این دیدگاه، منظور از “رفتارها” رفتارهای ساختمند شده اجتماعی و الگویافته فرهنگی گروه ها و نهادهاست یا رفتارهایی که در واقع، از طریق بی عملی افراد آشکار می شود. این امر می تواند در غیاب ستیز بالفعل و آشکاری که به طور موفقیت آمیز از آن جلوگیری می شود، اتفاق بیفتد. در اینجا با یک “ستیز پنهان” مواجهیم که در تضاد بین منافع کسانی که قدرت را اعمال می کنند و منافع بالفعل کسانی که کنار زده شده اند، مستتر است. این افراد ممکن است منافع خود را اظهار نکنند و حتی نسبت به آن آگاه نباشند. لوکس معتقد است، تاکید بر ستیز بالفعل و آشکار در واقع، نادیده انگاشتن این نکته اساسی است که موثرترین و بی سروصداترین استفاده از قدرت، جلوگیری از ظهور چنین ستیزی است. به تعبیر لوکس، آیا این حد بالای قدرت و موذیانه ترین نحوه اعمال آن نیست که با شکل دادن به درک، شناخت و ترجیحات مردم، در حد امکان، مانع نارضایتی مردم شده ایم، به گونه ای که پذیرای نقش خود در نظم موجود شوند؛ حال یا به این دلیل که بدیلی برای آن نمی شناسند و نمی توانند تصور کنند، یا به این دلیل که آن را به مثابه مقدرات الهی، مفید و ارزشمند می دانند؟ (همان: ۷۶-۷۵).</h4><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">جامعه شناسان آمریکایی سه “الگو” از قدرت را که به نظر ناممکن می آید، پیشنهاد کرده اند:<br style="box-sizing: border-box;" />الف) الگوی علیتی: برخی از این جامعه شناسان (سایمون) پیشنهاد می کردند تا جمله “الف بر ب قدرت دارد” جای خود را به جمله “رفتار الف علت رفتار ب است” بدهد. اما در این صورت چگونه می توان مثلا تهدید به اعمال مجازات را بیان کرد؟ یا سلسله مراتب را چگونه می توان مدنظر قرار داد؟ قدرت صرفا “علت اجتماعی” نیست (استیرن،۱۳۸۱: ۷۹).<br style="box-sizing: border-box;" />ب) الگوی مبادله گرا: پیتر بلا مبادله را هم چون فعالیتی ارادی تعریف می کند که به وسیله آن شخص دیگری را مجاب می کند تا در عوض پاداشی که دریافت می کند به خواسته هایش پاسخ دهد، و قدرت از مبادله ای بدون مراعات قرینه زاده می شود: شخص دارای منابع بیشتری است پس قادر است به دیگران “پاداش” دهد و از آنان آن چه را مایل است به دست آورد. دیگر زور ملزم کننده هویدا نمی شود: همه چیز ناشی از اراده صحنه گردانان است (همان: ۷۹). اما طرح بلاو به هیچ وجه به منشا نابرابر بودن منابع نمی پردازد.<br style="box-sizing: border-box;" />ج) الگوی “نظام مند”: به زعم تالکوت پاسونز، کل جامعه یک نظام به حساب می آید، یعنی مجموعه ای منسجم و فاقد تضاد. این نظام به خرده نظام هایی تقسیم شده است که هر یک دارای نقش ویژه اند، هم چون دنیای اقتصادی (با نقش سازگار کردن)، جهان سیاسی(که نقش آن تحقق اهداف سیاسی است)، نظام هنجاری یا فرمایشی (که نقش آن ادغام کردن است)، مدار ارزش ها (که باید الگوی اساسی جامعه را حفظ کند). پول (مدار اقتصادی) هم ارز خودرا در مدار سیاسی (قدرت) و هنجاری (نفوذ) می یابد. قدرت ابزاری کارکردی است زیرا که به اهداف جمعی تحقق می بخشد، اهدافی که توسط مجموعه نظام تدوین شده است. پس قدرت نیازی ندارد که به خشونت دست یازد، همگان اقتدارش را تکریم می کنند. قدرت همواره مشروع است، زیرا به اهداف تحقیق می بخشد. این مشروعیت عبارت از حقی است که برای اعمال دارد و برای حفظ و صیانت قدرت کافی است تا کارایی آن نشان داده شود، یعنی قابلیت آن جهت تحقق مستمر اهداف. نمی توان این قابلیت را به اثبات رساند مگر با ارائه نشانه ها و نمادها؛ قدرت مانند پول دارای ماهیت نمادین است (همان: ۸۰).<br style="box-sizing: border-box;" /><span style="box-sizing: border-box; font-weight: 700;">۲-۱- ۳- نظریه تفکیک نقش ها</span><br style="box-sizing: border-box;" />تئوری دیگری که در این باره مطرح می شود تئوری تفکیک نقش هاست. این نظریه بر اساس اصل سازش ناپذیر بودن نقش های رهبری و عاطفی است که پارسونز آن دو را از یکدیگر جدا می داند. شوهر با داشتن شغل و درآمد یک دسته از وظایف را بر عهده دارد و بر این اساس، نظام جامعه او را رهبر اصلی و وظیفه مادر را حفظ وحدت و انسجام خانواده می داند. اگر کارکردها و جهت گیری زنان و مردان در خانواده بسیار شبیه هم شود رقابت میان آن ها زندگی خانوادگی را مختل خواهد کرد و نقش تعیین کننده خانواده از لحاظ استواری اجتماعی ضعیف خواهد شد. این نظریه بین خانواده و نقش های اجتماعی ارتباط برقرار می سازد، پدر نقش «ابزاری» را ایفا می کند و مسئول برقراری تماس با جهان خارج و تامین کننده نیاز اقتصادی خانواده است، نقش مادر «بیانگر» است، زیرا اوست که مسئولیت تمام آن چیزهایی را برعهده گرفته که جنبه عاطفی و احساسی دارند براساس تئوری پارسونز، حوزه و قلمروهای قدرت در خانواده بین زن و شوهر براساس تقسیم کار و تفکیک نقش ها متفاوت است. فردی(پدر) که در خانواده نقش ابزاری دارد رهبر و مدیر اجرایی است و حوزه قدرتش به این قلمرو بازمی گردد، و فردی(مادر)که نقش بیانگری و عاطفی را دارا است به نوعی رهبرکاریزمایی است و حوزه و قلمرو قدرتش، به درون خانواده باز می گردد. به زعم این دسته از صاحبنظران تفاوتهای جنسیتی و تقسیم جنسیتی کار موجب ثبات و یکپارچگی اجتماعی شده و اعطای فرصت برابر به هر دو جنس با انسجام مثبت خانواده ناسازگار است (مینویی فر،۱۳۸۹: ۵۸).<br style="box-sizing: border-box;" />اما ژانت چافتز با بررسی ارتباط میان قشر بندی جنسیتی با تقسیم کار موجود در سطح کلان جامعه معتقد است که از طریق تقسیم کار جنسیتی است که مردان به منابع بیشتری دسترسی پیدا می کنند و همین تفاوت در منابع مادی است که موجب می شود که مردان قدرت و تسلط بیشتری بر زنانشان داشته باشند. چافتز دو نوع پذیرش در نابرابری های جنسیتی را مطرح می کند، نوع اول که داوطلبانه است، مربوط به زنان خانه دار که فاقد شغل و درآمد هستند، و دیگری پذیرش از نوع اجباری است که زنان شاغل در سازمان ها را در برمی گیرد و به اشکال مختلف بر آن ها تحمیل می شود(همان: ۲۳۵-۲۳۶).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><img class="alignnone size-full wp-image-593209 aligncenter" src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/02/Investment-Economics-171.jpg" alt="عکس مرتبط با اقتصاد" width="480" height="320" style="box-sizing: border-box; border: 0px; vertical-align: middle; height: auto; max-width: 100%; clear: both; display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;" /></p><h3 style="box-sizing: border-box; font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-weight: 500; line-height: 1.1; color: rgb(51, 51, 51); margin-top: 5px; margin-bottom: 5px; font-size: 19px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">۲-۱-۴- دیدگاه فمینیست ها</h3><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">دیدگاه فمینیسم یکی از دیدگاه های مهمی است که در مقابل نظریات کارکردگرایانی همچون پارسونز قرار گرفته است اساس نظریه ی فمینیست ها در نابرابری جنسی بر این اصل استوار است که معتقدند زنان در جامعه در موقعیت نابرابری نسبت به مردان قرار دارند. زنان به نسبت مردان دسترسی کمتری به منابع مالی، پایگاه اجتماعی، قدرت و فرصت برای خویشتن یابی در اجتماع دارند و این نابرابری نتیجه ی سازماندهی جامعه است، نه این که منشا آن بیولوژیکی یا تفاوت های شخصیتی بین زنان و مردان باشد. محور دیدگاه فمینیسم نیز تشخیص نابرابری های جنسیتی است. براساس این دیدگاه زنان در موقعیت های نابرابری نسبت به مردان قرار دارند اگر چه ممکن است زنان از استعداد و ویژگی های خاص برخوردار باشند اما این دلیل تمایز دو جنس نیست و نابرابری های موجود از سازمان جامعه سرچشمه می گیرد به همین دلیل می توان دگرگونی های اساسی در موقعیت زنان ایجاد کرد(ریتزر،۱۳۷۴: ۴۷۳-۴۷۴).<br style="box-sizing: border-box;" />در حوزه ی خانواده نیز فمینیست ها معتقدند که اساسا خانواده به سوی برابری و تقارن نرفته است و بر این باور هستند که خانواده مکان نابرابری است، جایی که زنان مطیع اند و نقش هایشان از پیش تعیین شده است آنان براین باورند که دو ساختار بسته از تابعیت و فرمان برداری زنان در خانواده وجود دارد(آبوت و والاس، ۱۳۸۳: ۳۰۰).</p><ol style="box-sizing: border-box; margin-top: 0px; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><li style="box-sizing: border-box;">موقعیت زنان به عنوان همسران و مادران</li><li style="box-sizing: border-box;">فرایند جامعه پذیری در خانواده</li></ol><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">این دو ساختار گرایش جنسیت زن و مرد را در خانواده درونی کرده، آن را به فرزندان انتقال می دهد و باعث دائمی شدن سلطه ی مرد و مطیع بودن زن می شود.<br style="box-sizing: border-box;" />شماری دیگر از اندیشمندان فمینیست، به نقش عناصر فرهنگی در تحکیم پایه های پدرسالاری توجه کرده اند. سیمون دوبوار، اسطوره های ساخته شده توسط مردان را از عوامل برجسته سلطه آنان بر زنان دانسته و حتی تعالیم ادیان را در شکل گیری این اسطوره ها دخیل می داند. به نظر او، قانون گذاران، کشیشان، فیلسوفان، نویسندگان و دانشمندان، مدت های زیادی است که تلاش کرده اند تا نشان دهند موقعیت پایین تر زنان در عالم ملکوت ریشه دارد و در زمین نیز سودمند است. ادیان ابداع شده توسط مردان، این آرزوی سلطه را منعکس می سازد(همان: ۳۰۵).<br style="box-sizing: border-box;" />کیت میلت، ریشه قدرت مردان را در ایدئولوژی پدرسالارانه جستجو می کند و باور دارد که آن از راه نهادهایی چون مدارس عالی، کلیسا و خانواده، تابعیت زنان را نسبت به مردان توجیه و تقویت می کند و در نتیجه بسیاری از زنان، احساس پست بودن و جنس دوم بودن نسبت به مردان را درونی می کنند(همان).<br style="box-sizing: border-box;" />توزیع نامساوی قدرت بین زن و شوهر را از محورهای اصلی نابرابری جنسی در خانواده دانسته اند. در فضای اجتماعی خانواده، چه کسی صاحب قدرت است و چه کسی اطاعت می کند، چه کسی رهبر است و چه کسی پیرو. نفوذ اجتماعی و قدرت، زیربنای اطاعت و پیروی را بر دیگران تعریف می کند، هر چند که افراد دیگر در برابر خواست اعمال قدرت، از خود مقاومت نشان دهند(بستان،۱۳۸۳: ۷۴).<br style="box-sizing: border-box;" />این تعریف و برخی تعریف های مشابه، بر جنبه های آشکار قدرت تکیه می کنند و مولفه مهم آن، تصمیم گیری نهایی در مورد اختلاف است. صاحب نظران اخیر، بر جنبه های پنهان قدرت تاکید کرده اند، جائی که منافع افراد صاحب قدرت و افراد تحت قدرت، دستخوش تضاد و تعارض می شود. هنگامی که فرد تحت سلطه، امیال و خواسته های خود را ابراز می دارد، جنبه پنهان قدرت می شود. هنگامی که موازنه قدرت در خانواده، به نفع مردان رقم خورده باشد، مفهوم پدرسالاری اهمیت ویژه ای می یابد.<br style="box-sizing: border-box;" />پدرسالاری مفهومی است که از سلطه مردان، به ویژه در محیط خانوادگی حکایت دارد. رادکلیف براون یکی از نظریه پردازان علوم اجتماعی، اجزا و عناصری را در شکل گیری و تعریف مفهومی پدرسالاری با عناوین زیر مشخص کرده است: ویژگی های پدرنسبی، پدرمکانی(مراد عزیمت زن پس از ازدواج به خانه شوهر است)، اختصاص ارث (بیشتر) به افراد مذکر، جانشینی فرزند پسر به جای پدر، تعلق قدرت به پدر در فضای اجتماعی خانواده (همان).<br style="box-sizing: border-box;" />در نگاه ماکس وبر، پدر سالاری نظامی از قدرت است که وجه مشترک جوامع سنتی را تشکیل می دهد. در این جوامع، خانوار بر پایه اقتصادی و خویشاوندی سازماندهی می شود. اقتدار از سوی فردی که اصل مسلم وراثت او را تعیین کرده است، اعمال می شود. پدر، به ارباب در جامعه فئودالی اشاره دارد و می تواند قدرت خود را بر زنان و مردان اعمال کند و به عنوان رئیس خانوار، کنترل کامل فعالیت های اقتصادی و رفتار اعضای دیگر را در دست دارد. در معنای اخیر، پدرسالاری مختص به روابط بین دو جنس نخواهد بود، بلکه میراث مناسبات تولیدی عصر فئودالیسم است.<br style="box-sizing: border-box;" />از اوایل دهه ۱۹۷۰، مفهوم پدرسالاری را به معنای نفوذ و اعمال قدرت مردان بر زنان به کار بردند. از آن پس، امواج گرایش های برابرطلبی و مساوات خواهی و روندهای دموکراتیک و انسان گرایانه، کشورهای صنعتی را فراگرفت و مدل های نوین حقوق شهروندی، الگوهای سنتی توزیع قدرت در خانواده را فروپاشید. دیگر زن مطیع و منقاد و عضو بلادفاع، در محیط خانواده نبود و حقوق برابر خود را می طلبید. حتی در برابر ناهنجاری های رفتاری و شخصیتی شوهر،”نمی سوخت” و “نمی ساخت”.<br style="box-sizing: border-box;" />زن و شوهر در این خانواده های جدید، از قدرت کمابیش یکسان در زمینه های گوناگون حیات خانوادگی و زناشوئی برخوردار شدند. در تصمیم گیری ها، کنترل بر مصرف درآمدهای خانواده، مشارکت در منابع زن و شوهر، هر دو، کمابیش سهیم و شریک شدند. دو زوج به منظور تقسیم برابر قدرت، از دو یا سه شیوه زیر استفاده می کردند: ۱- تقسیم کردن حوزه های مسئولیت به شیوه ای کمابیش برابر؛ ۲- مشارکت کمابیش برابر در کلیه حوزه ها و تصمیم گیری ها؛ ۳- تلفیقی از دو شیوه قبل(همان: ۷۵)<br style="box-sizing: border-box;" />مهریه همانند چکی بدون تاریخ است که در ابتدای ازدواج مرد به زن می دهد تا در هر تاریخی که خواست به اجرا بگذارد. معمولا زن این چک<span style="box-sizing: border-box; position: relative; font-size: 12px; line-height: 0; vertical-align: baseline; top: -0.5em;">[۸]</span>&nbsp;را زمانی به اجرا می گذارد که مشکلی پیش بیاید. مهریه در ابتدای ازدواج یک سهم اقتصادی است که مرد به زن می دهد. مبلغ این سهام گاهی زیاد است و گاهی اندک. هرچه قدرت چانه زنی زن در ابتدای ازدواج بیشتر باشد، مبلغ این سهام می تواند بیشتر باشد. زمانی که تکلیف اموال خانواده روشن نیست و زن نمی داند که چقدر از این اموال متعلق به او خواهد بود، در حالی که خود را در به دست آوردن آن سهیم می داند، طبیعی است که از همان ابتدا تلاش کند که سهم جدی تر و بیشتری بگیرد. زنی که بعد از ۲۰سال زندگی مشترک و یا به عبارت دیگر ۲۰ سال شراکت اقتصادی به اراده ی مرد از زندگی مشترک خارج می شود و هیچ سهمی از این شراکت به جز مهریه و مبلغ اجرت المثل دریافت نمی کند، طبیعی است که این زن اگر برای ازدواج خودش هم به فکر نبوده برای ازدواج دخترش به فکر است که مهریه ی بیشتری برای دخترش در نظر بگیرد تا در صورتی که سرنوشت او همانند سرنوشت خودش شد، سهم عادلانه تری را از این ش<br style="box-sizing: border-box;" />راکت اقتصادی ببرد.<br style="box-sizing: border-box;" />زمانی که برای مالکیت آینده ی اموال خانواده که در یک شراکت اقتصادی به دست آمده است هیچ تعریف روشنی وجود ندارد، طبیعی است که فردی که قدرت بیشتری در خانواده دارد، سهم بیشتری را به نام خود کند و دیگری کوتاه بیاید، چون قدرت کمتری دارد. در این شرایط به احتمال زیاد همان طور که در واقعیت جامعه ی ما وجوددارد، خانواده ها حتما متوسل به همان ضمانتنامه یا چک بدون تاریخ خواهند شد تا با بهره گرفتن از آن بتوانند در آینده اگر لازم شد استیفای حق اقتصادی و مالی دختر خود را کنند. در این شرایط طبیعی است که افراد با حساسیت زیاد به مهریه توجه و سعی کنند تا آنجا که ممکن است ضمانتنامه قوی تری را از فرد مقابل دریافت کنند. البته همه بیان می کنند که مهریه را چه کسی گرفته و چه کسی داده؟ اما در عین حال می دانند که این چک بدون تاریخ برای همان زمانی است که به هرحال در هر زندگی مشترک امکان آن هست، اما امیدوارند که هیچ گاه پیش نیاید.<br style="box-sizing: border-box;" />مردان از قدرت بیشتری در ازدواج برخوردارند، چون علاوه بر عوامل فرهنگی، وابستگی اقتصادی زن به مرد به همراه عوامل دیگر از قبیل وجود فرزندان، ترس از طلاق و از دست دادن حیثیت اجتماعی و غیره موجب شده که زن گذشت و فداکاری بیشتری داشته و سازگارتر باشد. هرچه وابستگی (مخصوصا اقتصادی) زن به شوهر برای کسب منابع ارزشی یا پاداش ها بیشتر باشد، قدرت شوهر بر زن بیشتر خواهد بود و اقتدار مرد بیشتر خواهد بود. اما هر چه این وابستگی ها کمتر شود، رابطه متعادل تری بین آنان بوجود می آید و این در سایه تحصیلات بالاتر زن، شاغل بودن وی و کسب درآمد میسر است که هرچه از جامعه سنتی به سوی جامعه مدرن پیش برویم این امر بیشتر شایع می شود، چون نقش و موقعیت زن تغییر کرده و زن از آزادی عمل بیشتری برخوردار است و می تواند در تصمیم گیری ها شرکت کند، بدین معنا که در کنش متقابل زن و شوهر، زن تصمیم گیرنده و دارای نقش شده و می تواند بر مرد تاثیر بگذارد و از طرف دیگر، مرد مانند سابق تصمیم نمی گیرد و مقتدر نیست و این امر به توازن قدرت بین زن و شوهر منتهی می شود (همان:۷۶).<br style="box-sizing: border-box;" />البته قدرت در تصمیم گیری باید به صورت نسبی در نظر گرفته شود، زنان و شوهران هر یک دارای قدرت هستند اما وقتی یکی قدرت کمتری دارد، دیگری قدرت بیشتری خواهد داشت. اما قدرت بستگی به منابعی مانند شغل، درآمد و تحصیلات دارد که فرد آن را در کنترل دارد، البته بستگی به وضعیت کلی زن نسبت به مرد، گروه های مرجع و هنجارهای زوجین نیز دارد.<br style="box-sizing: border-box;" />بنابراین می توان گفت هنگامی که زن دارای تحصیلات عالی، شغل و درآمد باشد توزیع قدرت شکل متعادل تری به خود می گیرد و در سایه این تعدیل قدرت، بسیاری از این مشکلات قابل حل می شود.<br style="box-sizing: border-box;" />در نظریه ستیز نابرابری اقتصادی میان زنان و مردان منشا کلی نابرابری جنسیتی است و از آنجایی که مردان دسترسی بیشتری به منابع قدرت دارند، از آن در جهت اعمال فشار و تداوم یک نظام قشربندی مبتنی بر جنسیت استفاده کرده اند. راندل کالینز از جمله نظریه پردازانی است که خانواده را مانند سایر نهادهای موجود در جامعه، ساختاری متشکل از قدرت و سلطه می داند و نابرابری موجود در آن را نیز به عنوان تابعی از سرمایه های فرهنگی درنظرمی گیرد و تداوم این نابرابری را وابسته به گفتگوها و شعایری می داند که فعالیت جنسیتی هر کدام از زوجین را مشخص می کند، فعالیت هایی که خود تابعی است از ابزار سرکوب و ثروت مادی که در اختیار دارند (ترنر، ۱۳۷۸: ۴۴۹). نوع دیگری از اعمال قدرت نیز وجود دارد که «قدرت پنهان» نامیده می شود و افراد فرودست به دلیل نبود امکان برای ایجاد تغییرات در زندگی دشوارشان، روابط نامتعادل موجود را اجتناب ناپذیر در نظرگرفته و با بهره گرفتن از واژگانی مانند قسمت و سرنوشت حتی از گله وشکایت نیز خودداری می کنند (لوکس، ۱۳۷۵: ۱۵۰).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><img class="alignnone size-full wp-image-591618 aligncenter" src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/02/stock-exchanges-67.jpg" alt="تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)" width="480" height="318" style="box-sizing: border-box; border: 0px; vertical-align: middle; height: auto; max-width: 100%; clear: both; display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;" /></p><h3 style="box-sizing: border-box; font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-weight: 500; line-height: 1.1; color: rgb(51, 51, 51); margin-top: 5px; margin-bottom: 5px; font-size: 19px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">۲-۱-۵- تئوری مبادله</h3><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">در دید نظریه پردازان مبادله (فایده گرا) انسان ها موجوداتی هستند که هدف و مقصود دارند. آن ها هزینه های هر یک از جایگزین های گوناگون را برای محقق ساختن اهداف مذکور محاسبه می کنند. ما موجوداتی هستیم که تلاش می کنیم تا در یک وضعیت، از یک سو منفعتی را جلب کرده و از سوی دیگر، هزینه ها را کاهش دهیم… . برای نظریه پردازان مبادله، در نهایت همه روابط اجتماعی عبارت اند از مبادلاتی که صورت می گیرد بین عاملانی که برای گرفتن منافع از یکدیگر هزینه هایی را متحمل شده و نسبت هزینه و سود را محاسبه می کنند (اچ. ترنر، ۱۳۷۸: ۵۵). بر طبق این نظریه نیاز و وابستگی فرد به طرف مقابل سبب کاهش قدرت در وی می شود، این ترس از دست دادن رابطه سبب می شود که فرد از احساس قدرت کمتری برخوردار باشد. پس وابستگی عاطفی مرد به زن می تواند سبب افزایش احساس قدرت در زنان باشد. ناگفته نماند که بر اساس این تئوری، وابستگی مالی زن به مرد نیز عاملی برای کاهش احساس قدرت در زن خواهد بود(مینویی فر، ۱۳۸۹: ۶۱).<br style="box-sizing: border-box;" /><span style="box-sizing: border-box; font-weight: 700;">۲-۱- ۶- نظریه کارکردگرایی</span><br style="box-sizing: border-box;" />طبق نظریه کارکردگرایی، هر فرهنگ، مجموعه ی به هم پیوسته، یگانه و نسبتا منسجمی است که باید آن را به عنوان یک کل ملاحظه و تبیین کرد؛ از این رو جدا کردن یک عنصر یا ویژگی فرهنگی [همچون مهریه] یا یک نهاد از بستر و زمینه ی اصلی آن، مانع از تبیین واقع بینانه آن خواهد بود؛ زیرا عناصر و ویژگی های فرهنگی در صورتی که خارج از موقعیت و جایگاه ساختاری شان در مجموعه مربوط و به گونه ای مستقل از ارتباط با سایر عناصر فرهنگی ملاحظه شوند، پدیده هایی بی معنا و غیرقابل تفسیر خواهند بود. نظریه پردازان کارکردگرا از خاستگاه پدیده های اجتماعی و نیز پیامدها و کارکردهای آن پدیده بحث می کنند. به عبارت دیگر نه فقط به فلسفه وجودی پدیده ها، بلکه به نتایج خواسته یا ناخواسته آن ها نیز توجه می کنند که نکته بسیار مهمی است. به تعبیر کوزر: «دورکیم میان پیامدهای کارکردی و انگیزش های فردی، آشکارا تمایز قائل می شود. در تبیین واقعیت اجتماعی، نشان دادن علت آن کافی نیست، بلکه ما باید در بیشتر موارد، کارکرد آن واقعیت را در تثبیت سازمان اجتماعی نیز نشان دهیم.» (کوزر،۱۳۷۸: ۲۰۰۲). با بهره گیری از این نظریه می توان جایگاه مهریه را در ارتباط با سایر عناصر موجود در نهاد خانواده به عنوان یکی از نیازهای محوری در نظام اجتماعی موجود دریافت؛ اینکه چگونه به وجود آمده و چه کارکردهایی دارد.<br style="box-sizing: border-box;" />میشل فوکو قبل از ارائه تعریفی از قدرت به چگونگی اِعمال قدرت و ابزار اِعمال آن توجه دارد، به زعم وی قدرت را نباید درتملک طبقه یا دولت یا فرمانروایی خاص جست وجو کرد، بلکه قدرت راهبردی است خاص که در روابط قدرت معنا می دهد و در تمام سطوح جامعه جاری و ساری است و هر عنصری هرقدر ناتوان فرض شود خود مولد قدرت است؛ از این رو به جای بررسی سرچشمه های قدرت باید به پیامدهای آن توجه کرد. قدرت «توانایی» است و مفهوم «قدرت» به روابط افراد درگیر اشاره می کند (منظور از این، بازی برد و باخت کامل نیست بلکه صرفا مجموعه اَعمالی است که اَعمال دیگر را برمی انگیزد و از همدیگر ناشی می شود) (دریفوس و رابینو، ۱۳۷۹: ۳۵۵). فوکو معتقد است که چیزی به نام قدرت که فرض می شود، به صورتی عمومی و به شکلی متمرکز یا پراکنده وجود داشته باشد، وجود ندارد. قدرت تنها وقتی وجود دارد که در قالب عمل درآید. پس قدرت، ساختار کلی اَعمالی است که بر روی اَعمال ممکن دیگر اثر می گذارد، قدرت برمی انگیزاند، اغوا می کند، تسهیل می کند، یا دشوار می سازد، نهایتا محدودیت ایجاد می کند و یا مطلقا منع و نهی می کند(همان، ۳۵۸). برای مطالعه قدرت به نظر فوکو آن چه نیاز است، مطالعه ای است درباره ی قدرت در چهره بیرونی آن، یعنی در نقطه ای که در آن قدرت در ارتباط مستقیم و بلاواسطه با چیزی باشد که می توانیم موقتا آن را موضوع، هدف و حوزه ی کاربرد قدرت بنامیم، یعنی درجایی که قدرت خود را مستقر می سازد و اثرات واقعیش را به وجود می آورد (فوکو،۱۳۷۰: ۳۳۳۰). فوکو از جمله برای این شناخته شد که معتقد بود “قدرت همیشه محلی<span style="box-sizing: border-box; position: relative; font-size: 12px; line-height: 0; vertical-align: baseline; top: -0.5em;">[۹]</span>&nbsp;است” و همچنین برای تاکید او روی این نکته که رابطه ی قدرت نباید فقط بعنوان یک نیروی سرکوبگر که از بیرون تحمیل شده، فهمیده شود، بلکه بعنوان امری که در پیش پا افتادهترین و سادهترین عملکردها و روش صحبت کردن و روش تفکر وجود دارد.<br style="box-sizing: border-box;" />بوردیو به میدان های متفاوت در جامعه اشاره می کند و معتقداست این میدان ها «صحنه مبارزه» برای مالکیت و بازآفرینی منابعی هستند که مختص آن هاست. این منابع – که بوردیو آن ها را سرمایه می نامد- مقولات وضعی قدرت اجتماعی هستند. این منابع یا سرمایه ها بدون نظم و ترتیب و ناموزون در میان مقام های گوناگون یک میدان پخش می شوند و شالوده مناسبات سلطه و تبعیت و مبارزه علیه سلطه را در درون میدان تشکیل می دهد. کسانی که مقام های اجتماعی را در اشغال دارند، مزیت دسترسی به منابع را در اختیارشان قرار می دهد، قادر می شوند بر میدان سلطه یابند و پاداش هایی را که هر میدان عرضه می دارد به دست آورند (لوپز، ۱۳۸۵: ۱۳۷-۱۳۹). گروههایی که به بیشترین میزان سرمایه دسترسی دارند، در مفهومی قرار میگیرند که بوردیو آن را «میدان قدرت» می نامد. عاملان و کنش گران حاضر در هر میدان به سبب دستیابی به قدرت و منزلت و از آنجایی که در موقعیت های نابرابری هستند همواره در کشمکش و جدال اند و از طریق خصلت و اشکا<br style="box-sizing: border-box;" />ل سرمایه ای که در اختیار دارند می توانند جایگاه فرادست یا فرودست را در این میدان کسب نمایند. خصلت عبارت است از “ساختارهای ساختاردهنده”، از یک نوع شیوه ی بودن که موجب پیدایی اعمالی در تطابق با شرایط خاصی می شود. یک شخص با یک نوع خصلت مشخص که در تطابق با فرصت های زندگی او قرار دارد، خودش را در آن شرایط مشخص راحت حس می کند و خودش را با شرایط بازی تطبیق می دهد.<br style="box-sizing: border-box;" />سلطه مردانه آن چنان در اعمال اجتماعی و ناخودآگاه ما درونی شده که به سختی می توانیم وجود آن را درک کنیم این سلطه آن قدر با تفکرات ما پیوند یافته که زیرسوال بردن آن بسیار دشوار شده است. تحلیلی که بوردیو در رابطه با قبایل کابیل<span style="box-sizing: border-box; position: relative; font-size: 12px; line-height: 0; vertical-align: baseline; top: -0.5em;">[۱۰]</span>&nbsp;انجام داده، ابزارهایی را فراهم آورده تا از طریق آن ها بتوانیم وجوه پنهان روابط بین جنس مذکر و مونث در جوامع خود را درک کنیم و بدین ترتیب زنجیرهای آگاهی کاذب و فریبنده ای که ما را در سنت های خود محصور کرده را پاره کنیم. بوردیو سلطه مردانه را به عنوان نخستین نمونه خشونت نمادین- نمونه ملایم، نامریی و خزنده خشونت که از طریق رفتارهای روزمره ما در زندگی اجتماعی اعمال می شود، بررسی کرده است. به منظور درک این شکل از سلطه باید به بررسی مکانیسم ها و نهادهای اجتماعی چون خانواده پرداخت که تاریخ را به طبیعت تبدیل کرده و قراردادهای اجتماعی را درونی ساخته اند.<br style="box-sizing: border-box;" />بوردیو به منظور نشان دادن جایگاه ها و تبادل میان عاملان یا گروه های اجتماعی به مقدار و اهمیت نسبی سرمایه در اختیار اشاره می کند. بوردیو از چهار نوع سرمایه نام می برد:<br style="box-sizing: border-box;" />الف) سرمایه اقتصادی یعنی همان در اختیار داشتن ثروت و پول<br style="box-sizing: border-box;" />ب) سرمایه فرهنگی یعنی در اختیار داشتن و استفاده کردن از کالاهای فرهنگی و دانش<br style="box-sizing: border-box;" />ج) سرمایه اجتماعی یعنی روابط اجتماعی و فردی هر فرد با دیگر افراد<br style="box-sizing: border-box;" />د) سرمایه نمادین یعنی در اختیار داشتن شأن، احترام و پرستیژ<br style="box-sizing: border-box;" />به عقیده بوردیو افراد برای دستیابی به بهترین موقعیت با یکدیگر به رقابت می پردازند؛ به عبارت دیگر، این اشکال سرمایه تعیین کننده قدرت اجتماعی و نابرابری های اجتماعی اند. به عقیده بوردیو مفهوم طبع یا خلق و خو با جامعه پذیری در یک گروه اجتماعی رابطه دارد و بیانگر نحوه ی تولید طبایع از سوی ساختارهای اجتماعی و سپس بازتولید این ساختارها در قالب کنش های ساختمند است، بنابراین منش صرفا مجموعه ای از انگیزه های روانی نیست، بلکه محصول جامعه پذیری بلندمدت در شرایط اجتماعی خاص و یا موقعیت معین است(ریتزر،۱۳۷۷:۷۲۱).<br style="box-sizing: border-box;" />به زعم بوردیو اعمال نمادین همواره متضمن شناختن و به رسمیت شناختن است، متضمن اعمال شناختی از سوی کسانی که طرف مقابل آن اعمال نمادین هستند. چنانکه در مورد سلطه مردانه به خوبی می بینیم سلطه نمادین با همدستی عینی (زن) زیر سلطه اعمال می شود. این همدستی در حدودی است که برای آنکه چنین سلطه ای پا بگیرد، فرد زیر سلطه باید نسبت به اعمال فرد مسلط ساختارهای ادراکی را به کار بندد که فرد مسلط برای تولید آن اعمال، آن ها را به کار می گیرد (بوردیو،۱۳۸۱: ۲۵۲).<br style="box-sizing: border-box;" />ماکس وبر قدرت را چنین تعریف می کند: قدرت عبارت است از” امکان تحمیل اراده ی یک فرد بر رفتار دیگران” (گالبرایت،۱۳۸۱: ۸ ؛ فروند، ۱۳۶۲: ۱۴۰). این تعریف، کم و بیش همان برداشتی است که عموما از قدرت می شود. به زعم وبر قدرت فرصتی است که در چهارچوب رابطه اجتماعی وجود دارد و به فرد امکان می دهد تا قطع نظر از مبنایی که فرصت مذکور بر آن استوار است، اراده اش را حتی به رغم مقاومت دیگران بر آن ها تحمیل کند. وبر بر این باور است که مفهوم قدرت به لحاظ جامعه شناختی، بی شکل و نامنظم است؛ هر کیفیت قابل تصوری از فرد و هر ترکیب قابل تصوری از شرایط ممکن است فرد را در وضعیتی قرار دهد که بتواند تسلیم شدن در برابر اراده اش را از دیگران طلب کند (وبر، ۱۳۶۷: ۱۳۹).</p>

  • ۹۹/۱۲/۱۹
  • مدیر سایت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

Qajar carpet مکان ­یابی هنر معماری

تبار شناسی Rasht city

واکنش پرکین اعتماد به نفس اثرات فرآیند توکوفرولی پوشش بدن Village sports ضریب تغییرات روش آدومیان ژئوکالچر

Health assessment Hungry estimate ارشد پلیمر اسید آمینه پوشش بدن Like facades Public Schools

شرکت‌های تولیدی کلیله و دمنه افزایش وزن اصلاح ژنتیک میزان دینی طراحی کی وال

سالمند آزاری رویکرد احیا Fluorescence Teenage girl اثرات فرآیند Employment climate change Fertilizer 2 fluid flow ژئومکانیکی market regulation

آب و فاضلاب بازیابی گوگرد

هندو ایرانی مهندسی نساجی توسعه اقتصادی تصاویر x ray Gestational age

آینده ­نگری سبز آسیلال کار مختلط چهارگانه ژنو اسکندرنامه افزایش حلالیت ظرفیت قطع Purchase customers windows nt wind instruments

سرمایه فکری هنر معماری

ظلم ستیزی اثبات پایداری میزان دینی ترافیک شهری

شاه ‎پسند Future market پل های مورب و رتبه بندی توسعه اقتصادی ترافیک شهری wind instruments

افزایش وزن مایعات گازی فرهنگ سیاسی تلفیق دانش بومی

کاهش اراضی هنر معماری

اسکندرنامه سوگنو t s نابهنجاری رفتاری مسئولیت کیفری بیس فنول عدد اکتان Extrapolation کنترل‌کننده رضایتمندی برند سود مندی مزد ثابت بهداشت تغذیه تخریب اگزرژی اثرات فرآیند هوش کلامی تجزیه پروتئوم Gestational age

Transit of goods Morphodynamics رضایت مشتری

برق فشار قوی

نوستالژیک تقاضای بیمه عمر

واردات قطعی فشار مراقبتی حفره دهان سمینار عمران عدد اکتان urban edge تکنیک دلفی فازی Earthquake هموزیگوسیتی Damage repair

Hungry estimate واکنش پرکین اسید آمینه طرح مطالعاتی فرهنگ کیفیت Employment Social commitment Switchgears کنترل‌کننده Peace education

مهندسی نساجی آموزش صبر باور دینی سود معکوس Extrapolation رضایت زناشوئی

wind instruments Purchase customers ادله جرم تیر های بتنی مکان ­یابی آزمایشگاه آزمایشگاه سیستم های DG پنیر محلی عملکرد سازمانی توسعه دانش Social commitment Oil revenues

روش آدومیان Compost fertilizer

تولید بروش HI ادله جرم مایعات گازی

در زمان اتمام کار، برای ارسال متن یا فایل های تحویلی، با استفاده از دکمه‌ی «تحویل سفارش» وارد فرم تحویل سفارش شوید. در غیر این صورت سفارش شما در وضعیت «در حال انجام» باقی خواهد ماند.  

چشمه لرزه زا power converter Oil revenues ضریب تغییرات فروش نقدی تحلیل AHP مهندسی نساجی برق فشار قوی داوری خارجی Gestational age

کدگذار تنک انحلال وکالت

فناوری(UTAUT) مزد ثابت فروش نقدی اختلافات

فرهنگ کیفیت افزایش حلالیت پوشش بدن

تحلیل ساختاری

تحلیل ساختاری Indian and Iranian تمرین هوازی چهارگانه ژنو ادله جرم نگهداری غذا جراحی عمومی موضوع بیمه جراحی باز سنگ صنایع نسوز

برانگیختگی urban edge climate change

واردات قطعی چالش های حقوقی

Aluminizing The nature of hope Diwan Jami ظرفیت قطع تجزیه پروتئوم صنایع نسوز

رشد اقتصادی Village sports شاه ‎پسند صادرات برنج عدد اکتان Special crimes میزان دینی فروش نقدی

ظلم ستیزی چهارگانه ژنو معنادرمانی گروهی بیمه سلامت Future market کدگذار تنک Shared identity Indian and Iranian روغن ماهی

جریان نقد آزاد سواد جسمانی

اعتماد به نفس fast music تبار شناسی اعتماد به نفس Sociological روش ماهونی رشته برق مخابرات نابهنجاری رفتاری ظرفیت قطع fast music

اکسپرسیونیست مکان ­یابی موانع خدماتی کنترل رمپ رضایت زناشوئی

مسئولیت کیفری Shared identity Service system Ideological

تئوری دوگان

اکسپرسیونیست market regulation

نوستالژیک وارث کودک Health assessment

ظلم ستیزی سواد مالی سکولاریزاسیون هموزیگوسیتی تنش روتور موضوع بیمه تولید بروش HI Damage repair Alexithymia رشد اقتصادی Health assessment مضامین اشعار کنترل رمپ تخریب اگزرژی کسب وکار اختلالات رشدی Aluminizing چارچوب CMMI رضایتمندی برند واکنش پرکین Sociological صادرات برنج گیاهان زینتی مکان ­یابی سود انباشته سکولاریزاسیون آینده ­نگری توکوفرولی Fluorescence توریسم ورزشی اضافه وزن بیمه سلامت ترافیک شهری آموزش صبر Village sports کدگذار تنک Aluminizing سبز آسیلال Javascript Switchgears Diwan Jami Hungry estimate Extrapolation urban edge خشونت مردان Oil revenues بیوسولفور ارشد پلیمر

نکات خرید تلوزیون

فشار مراقبتی روش آدومیان understand بیس فنول مدیریت سیلاب برانگیختگی box section جراحی عمومی ادراک حسی حرکتی جراحی باز سنگ مایعات گازی تولید بروش HI رمانتیسیسم فشار مراقبتی Behavior factor

توریسم ورزشی سیستم سلولی چارچوب CMMI تحلیل AHP Social commitment The nature of hope Special crimes تکنیک دلفی فازی سکولاریزاسیون ادراک حسی حرکتی مدل پیشنهادی آب و فاضلاب تقاضای بیمه عمر فروش نقدی منطق فازی سواد مالی چالش های حقوقی اکراه بر اراده داوری خارجی چارچوب CMMI رویکرد احیا کنترل رمپ مسئولیت کیفری اسرای آزاد شده کسب وکار Rasht city

تئوری دوگان داوری خارجی Special crimes شرکت‌های تولیدی سوگنو t s رضایتمندی برند سواد جسمانی

fast music بازده عملیاتی سود انباشته موانع خدماتی اختلالات رشدی خستگی عضلات صنایع نسوز

Brand evidence box section Transit of goods سمینار عمران درآمد شهرداری سود مندی تعدیل گر جنسیت climate change

هندو ایرانی

AIM theory Javascript Fertilizer 2 سواد جسمانی

گیاهان زینتی تولید بروش HI Diwan Jami روش ماهونی سود مندی Fertilizer 2 خشونت مردان اخلاق مدیریتی ژئومکانیکی روش های تدریس درآمد شهرداری چالش های حقوقی مضامین اشعار understand اضافه وزن افزایش وزن Ideological باور دینی تصاویر x ray تنش روتور رمانتیسیسم Heart disease fast music

هندو ایرانی رشته برق مخابرات توریسم ورزشی آینده ­نگری کنترل‌کننده گیاهان زینتی چشمه لرزه زا Content model عملکرد کمی Heart disease رضایت مشتری

رضایت زناشوئی

ذهن سپهر Employment جراحی باز سنگ درآمد شهرداری
فریلنسر گرامی، طبق شرایط استفاده از خدمات سایت، مواردی نظیر طراحی گرافیکی، ترجمه و تولید محتوا جهت تکمیل سفارش باید متناسب با سلیقه‌ی خریدار باشند. لذا پیشنهاد می‌کنیم قبل از این که کار را به صورت کامل انجام دهید، در ابتدا یک نمونه‌ی اولیه از کار را برای مشتری ارسال نمایید و نظر مشتری را جویا شوید. سپس درصورتی که طرح و سبک کار مورد پسند خریدار بود کار را ادامه داده و به طور کامل تحویل دهید.
Future market آب و فاضلاب Shared identity

AIM theory تکنیک دلفی فازی windows nt windows nt Content model بیمه سلامت Behavior factor سیستم های اطلاعاتی مضامین اشعار Peace education

box section نقش رضایت مندی تخریب اگزرژی شاه ‎پسند فشار مراقبتی تجزیه پروتئوم تنش روتور عملکرد سازمانی تلفیق دانش بومی

ذهن سپهر فرهنگ سیاسی اخلاق مداری

Transit of goods خشونت مردان تحلیل AHP ژئوکالچر طراحی کی وال

Alexithymia فرهنگ سیاسی شرکت‌های تولیدی اثبات پایداری Teenage girl Rasht city

روش ماهونی Purchase customers Public Schools

روش هامرز نقش رضایت مندی اصلاح ژنتیک Fuel cell مزد ثابت آزمایشگاه Like facades عملکرد سازمانی اکراه بر اراده inventory موتور القایی

سالاری فر

Fertilizer 2 تجزیه پروتئوم inventory

موتور القایی روش هامرز Sociological گیاهان زینتی heart attack کدگذار تنک سرمایه فکری بهای تمام شده اثبات پایداری

The nature of hope اسید آمینه Ansal onion b

فناوری(UTAUT) بیوسولفور تلفیق دانش بومی

برانگیختگی توسعه اقتصادی cash market و رتبه بندی رضایت مشتری

Content model رمانتیسیسم

اکسپرسیونیست Morphodynamics رضایت زناشوئی

افزایش حلالیت برق فشار قوی سیستم های DG ژئومکانیکی بیس فنول

واردات قطعی understand

بازده عملیاتی

فناوری(UTAUT) inventory اختلالات رشدی رشد اقتصادی Like facades Ansal onion b تصاویر x ray Employment هموزیگوسیتی بیوسولفور سبز آسیلال

Brand evidence cash market Future market Ideological Morphodynamics تعدیل گر جنسیت ویندوز NT Brand evidence ویندوز NT اسکندرنامه سنسور رطوبت نابهنجاری رفتاری Switchgears جریان نقد آزاد

اسرای آزاد شده Health assessment سیستم سلولی آموزش صبر توکوفرولی The nature of hope ادراک حسی حرکتی کسب وکار تمرین هوازی تقاضای بیمه عمر کلیله و دمنه cheese plant رویکرد احیا cheese plant نگهداری غذا اصلاح ژنتیک

iran رشته برق مخابرات جریان نقد آزاد Compost fertilizer

Ansal onion b

ویندوز NT ژئوکالچر تئوری دوگان کنترل رمپ منطق فازی نقش رضایت مندی ظرفیت قطع

wind instruments