معلم- دانش آموز؛ نمونۀ انتخابی
کم رنگ شدن امر به معروف و نهی از منکر پیرو اصل تساهل و مدرا در زمینۀ برقراری رابطۀ خارج از چهارچوب دانش آموزان با جنس مخالفدانش آموز- دانش آموز؛ نمونۀ انتخابی
عدم احساس تکلیف دانش آموزان نسبت به یکدیگر در مشکلات درسی و ایجاد رابطه میان دانش آموزان بر اساس منافع شخصی
جدول شمارۀ۲۵: تأثیر شاخص اوقات فراغت در شکل گیری برنامۀ درسی پنهان
اوقات فراغت | معلم- دانش آموز؛ نمونۀ انتخابی معلمی که متوجۀ نوع گذران اوقات فراغت دانش آموزانش در خارج از چهارچوبهای دین می شود اما این نوع از اوقات فراغت را فرصتی برای کسب تجربه های بیشتر برای دانش آموزان می داند. |
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |
دانش آموز- دانش آموز؛ نمونۀ انتخابی
مطالعۀ رمانهایی که باعث تحریک جنسی نوجوانان می شود در زنگ تفریح مدرسه (ارضای حداکثری امیال).
۵-۶- بحث و نتیجه گیری
پژوهش های بسیاری در زمینۀ موضوع پژوهش حاضر انجام شده بود اما هیچیک از آنها به بررسی سه مفهوم سبک زندگی، لیبرالیسم و برنامۀ درسی پنهان در کنار یکدیگر و به صورت منسجم نپرداخته بودند و جداگانه به بررسیی آن ها پرداخته اند. از میان پژوهش هایی که در پیشینۀ مطالعه شد و در زمینۀ لیبرالیسم بود، پژوهشی با رویکرد کمّی و استفاده از پرسشنامه بود که پرچمی و همکارانش در رابطه با گسترش نگرش لیبرالیستی در میان دانشجویان انجام داده اند و یکی ازنتایج قابل تأمل این پژوهش ارتباط مستقیمی بود که میان گسترش تفکرات لیبرالی با کاهش اعتقادات مذهبی وجود داشت؛ اما به نظر می آید اگر از بعد سبک زندگی و برنامۀ درسی پنهان در دانشگاه به این پژوهش نگریسته می شد نتایج عمیقتری حاصل می شد. همچنین از میان پژهش هایی که در زمینۀ سبک زندگی در بخش پیشینه مطالعه شد دو اثری بود که کاویانی و مهدوی کنی در ارتباط با سبک زندگی و دین به آن پرداخته بودند امّا آن را به حیطۀ تعلیم و تربیت در مدرسه گسترش نداده بودند. علاوه بر این در میان پیشینه های مربوط به برنامۀ درسی پنهان نیز پژوهش هایی صورت گرفته بود که از جملۀ آن ها می توان به پژوهش رضوانیاشاره نمود که در آن به بررسی برنامۀ درسی پنهان درس معارف اسلامی در دورۀ متوسطه پرداخته بود، اما در این پژوهش نیز تنها از زاویۀ برنامۀ درسی پنهان پژوهش شده بود.
هدف از یادآوری بخشی از پیشینه ها در این قسمت از پژوهش این است تا بیان شود تحقیقی در ارتباط با این سه موضوع و مرتبط باهم انجام نپذیرفته است که به مطالعۀ این سه موضوع در کنار هم پرداخته شده باشد. این در صورتی است که این سه به صورت عمیقی در ارتباط بایکدیگر قرار دارند. نگرش لیبرالیسمی، همان طور که آربلاستر (ترجمۀ مخبر، ۱۳۷۷، ص ۷۶) اعتقاد دارد نگرشی است که از طریق زندگی روزمرۀ افراد در کنار اعتقادات آن ها قرار می گیرد و سپس در آن نفوذ می کند. در واقع جریان نفوذ این نگرش در جامعه ای مانند ایران که آرمان ها و اهدافش اسلامی است و با روح نگرش لیبرالیسمی نیز بیگانه است به صورت پنهان می باشد واز طریق یادگیری های پنهان و در جریان اجتماعی شدن افراد روی می دهد. درجۀ پنهانی بودن آن به اندازه ای است که گاه حتی این نگرش از طریق نهادهای رسمی جامعه تبلیغ می شود بدون آن که عمدی در کار باشد. یکی از نهادهای رسمی هر جامعه ای که سهم زیادی در اجتماعی کردن افراد دارد، مدرسه است. مدرسه به عنوان خانۀ دوم دانش آموزان تأثیر بسزایی در ایجاد سبک های زندگی دانش آموزان ایفا می کند.
از همین رو بود که هدف نگارنده از پژوهش و پاسخ به سؤالاتی در رابطه با این موضوع که سبک زندگی لیبرالیستی چه ویژگی هایی دارد، سبک زندگی اسلامی چه ویژگی هایی دارد و به تصویر کشیدن تقابلات این دو مکتب و در ادامه نیز ارتباط دادن همۀ این مباحث به بحث تعلیم و تربیت وبرنامۀ درسی پنهان در دورۀ متوسطه، این بود که اولاً تقابل این دو مکتب مشخص گردد و دوم اینکه بیان شود این تقابلات در رویکردها به زندگی به ایجاد تعارضات شخصیتی فراوان در دانش آموزان می شود. دانش آموزی که با برنامۀ درسی آشکاری که در مدارس ما در راستای آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی است و با برنامۀ درسی پنهانی که گاه در تعارض و حتی تناقضات فراوانی است سر و کار دارد. دانش آموز نوجوانی که در سنین حساسی قرار دارد به گونه ای که ذهن و شخصیتش در این دوره از زندگی به او اجازه می دهد تا بسیاری از ارزش های مربوط به مذهب را گزینش کرده و درونی نماید. در حقیقت امروزه مدرسه به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای اجتماعی شدن دانش آموزان می تواند درست در جهت مخالف آرمان ها و اهداف کشورمان حرکت کند بدون آن که عمدی در این کار وجود داشته باشد. این رویه از طریق درونی شدن ارزش های لیبرالیستی اسک که به صورت مستقیم بر سلیقه و ترجیحات دانش آموزان تأثیر دارد. ترجیحاتی که در زمینه های مختلف زندگی با اسلام متعارض است. این ترجیحات متعارض می تواند خود را در نحوۀ گذران اوقات فراغت مانند انتخاب شبکه های ماهواره ای، سایت های اینترنتی و غیره و در روابط انسانی در انتخاب دوست نشان به روشنی نشان می دهد که زنگ خطری برای خانواده، مدارس و دیگر نهادهای دیگر کشور است.
از طرفی نیز نتیجۀ تعارضات گوناگون شخصیتی دانش آموزان که در آینده ای نه چندان دور وظیفۀ ادارۀ جامعه را بر عهده خواهند گرفت، جامعه ای است مشوّش و از هم گسیخته که دارای فرهنگی است که نه ایرانی اسلامی است و نه کاملاً لیبرال و در واقع ملقمه ای است از این دو و این جریان دور باطلی است که باعث پریشانی افراد و جامعه می شود. به عنوان مثال یکی از مسائلی که در نگرش لیبرالیسم به شدت آسیب می بیند وکم رنگ می شود بحث مهم فریضۀ «امر به معروف و نهی از منکر» می باشد. در واقع با وجود اصول عملی مختلف لیبرالیسم به ویژه اصل عملی «تساهل و مدارای حداکثری» دیگر جایی برای اعمال این فریضه باقی نمی ماند و این در صورتی است که به عقیدۀ نگارنده این فریضه مانند دستگاه تصیفیۀ آلودگی های روحی انسان ها می باشد و با از میان رفتنش آسیب هایی جبران ناپذیری به جامعه وارد می شود که یکی از این آسیب ها بی مسئولیتی افراد نسبت به ضلالت و گمراهی انسان های هم دین و دست کم هم وطنشان است.
در این میان نقش مدرسه و جریان تعلیم و تربیت که قلب تپندۀ جامعه است بسیارمهم و اساسی به نظر می رس
د. اما مشروط بر این که اولاً مسئولین مربوطه این واقعیت را بپذیرند و در گام بعدی ساز و کارهایی را پیشبینی کنند که در مدارس علاوه براین که به اعتقادات دانش آموزان جهتی اسلامی و الهی داده شود، به رصد و تجزیه و تحلیل اعتقاداتی که از طریق برنامۀدرسی پنهان می تواند ایجاد شود و یا شکل گرفته از طرق گوناگون از جمله رسانه ها، اوقات فراغت، گروه های دوستی و روابط برقرار شده در آن ها و غیره بپردازند و برای اصلاح این اعتقادات و حتی جلوگیری از شکل گیری آن برنامه ریزی نمایند. باید تأکید نمود این وظایف تنها به عهدۀ نهاد آموزش و پرورش وبه صورت ویژه تر مدرسه نمی باشد و نهادهای دیگر جامعه مانند وزارت فرهنگ، وزارت ورزش و جوانان و غیره نیز مؤثر می باشند، بنابراین برای ارتقای فرهنگ و همچنین سبک زندگی اسلامی باید همۀ نهادهای دست اندر کار به صورت یک بسیج همگانی تلاش نمایند تا جامعه و به تبع آن تک تک افراد به کمال متعالی اسلام دست یازند.
۵-۷- محدودیتهای پژوهش
هر پژوهشی محدودیت های خاص خود را به همراه دارد، این پژوهش نیز محدودیتهایی داشت که به شرح آن می پردازیم:
- تعدد آراء در رابطه با برخی از مبانی فکری دو مکتب اسلام و به خصوص لیبرالیسم وجود داشت به گونه ای که برای محقق گاه تکیه گاه مستحکمی از نظر فکری ایجاد نمی شد که بخواهد نظراتش را با توجه به آنها اعمال کند. به طور مثال در مبانی مکتب لیبرالیسم در رابطه با آزادی یا تساهل و مدارا تنوع آرا بسیار بود و یافتن نقاط مشترک در این موارد به سختی امکان پذیر بود. همچنین در مورد مکتب اسلام نیز نظرات در رابطه با اصالت فرد و جامعه متعدد و قابل تأمل بود.
- از آنجایی که منابع این تحقیق مشتمل بر کتابها، پایان نامه ها، مقالات و غیره در حوزه های مختلف سبک زندگی، لیبرالیسم، برنامۀ درسی پنهان، مبانی اسلام و دورۀ متوسطه بوده است به دلیل گستردگی موضوع و به دلیل محدودیتهای زمانی و هزینه های مختلف نمی توان مدعی بود که همۀ منابع مربوط به این حوزه ها به وسیلۀ نگارنده مطالعه شده است بنابراین امکان دارد با مطالعۀ منابع دیگری در همین حوزه ها نتایج متفاوتی به دست آید.
- یکی دیگر از محدودیتها ی دیگر این تحقیق، در را بطه با مفهوم طبقات اجتماعی در بحث سبک زندگی است. طبقۀ اجتماعی مفهوم تمایز در سبک های زندگی را ایجاد می کند اما نگارنده در این تحقیق بیشتر بر بحث سبک زندگی فردی پرداخته است نه طبقات اجتماعی که امکان دارد این نوع نگرش را داشته باشند و به این واسطه از طبقات دیگر تمایز یابند. در واقع مفهوم طبقات اجتماعی در این پژوهش جایگاهی نیافت در حالی که بسیار مهم می باشد.
- محدودیت آخر مربوط به گستردگی موضوع تحقیق بود و این که نگارنده در پاسخ به سؤالات به خصوص سؤال چهار، باید دائماً چهار بحث سبک زندگی، لیبرالیسم، اسلام و دورۀ متوسطه را در ذهن خود و در کنار یکدیگر بررسی می کرد تا یکی از این مباحث از نظر دور نماند و نتیجۀ بحث ناقص و نا تمام نشود.
۵-۸- پیشنهادها
به طور کلی پیشنهادات حاصل از نتایج این پژوهش را می تواند در دو بعد بررسی کرد:
۵-۸-۱- پیشنهادهای پژوهشی
بررسی و پژوهش در رابطه با سبک زندگی لیبرالیستی و برنامۀ درسی پنهان در مدارس می تواند علاوه بر فیلسوفان تعلیم و تربیت توسط محققین دیگر در حوزه های مختلف از جمله برنامه ریزان آموزشی و درسی و جامعه شناسان درموارد زیر ادامه یابد:
- از آنجایی که در این پژوهش صرفاً به استنباط اصول پرداخته شده است پژوهشگران حوزۀ علوم تربیتی می توانند در ادامۀ کار به استنباط روش های تربیتی لیبرالیسم و اسلام در زمینۀ برنامۀ درسی پنهان بپردازند.
- پیشنهاد بعدی این است که می توان پژوهش مشابهی انجام داد که به جای دورۀ متوسطه، دورۀ ابتدایی را در نظر بگیرد با این تفاوت که به جای شاخص اوقات فراغت بیشتر به بررسی روابط انسانی در میان کودکان پرداخته شود چراکه هم دانش آموزان از نظر سنی و توانایی های شناختی و عاطفی در این دوره نسبت به دورۀ متوسطه متفاوت می باشند وهم ساختار و فضای مدرسه با دورۀ متوسطه تفاوت دارد لذا امکان دارد وجود تفکرات لیبرالیستی در این دوره موجب برنامۀ درسی پنهان ویژه ای شود. از طرفی نیز تمرکز بر دورۀ ابتدایی موجب می شود به نوعی آسیب شناسی از سنین پایین تر آغاز شود.
- علاوه بر این می توان به جای پژوهش در مورد نفوذ مبانی فکری لیبرالیسمی در برنامۀ درسی پنهان مدارس در سه شاخصنام برده به مطالعهو بررسی میزان یادگیری مبانی فکری اسلام در برنامۀ درسی پنهان مدارس و در میان دانش آموزان و معلمان و سایر کادر آموزشی پرداخت و به نوعی آسیب شناسی را متوجۀ این زمینه کرد.
- پژوهش دیگر می تواند در رابطه با بررسی یادگیری پنهان مبانی فکری لیبرالیسم و نفوذ آن در جامعه و زندگی روزمرۀ مردم باشد که می توان با رویکرد کمی و کیفی به این موضوع پرداخت.
- با توجه به اینکه در پژوهش حاضر با رویکرد کیفی به تحقیق در رابطه با مبانی فکری این دو مکتب پرداخته شده است می توان دامنۀ آن را به پژوهش کمی نیز گسترش داد و به وسیلۀ تحقیقات میدانی و استفاده از ابزاری چون مصاحبه و پرسش نامه به بررسی میزان نفوذ نگرشهای لیبرال در میان دانش آموزان، معلمان و سایر کادر آموزشی پرداخت.
- همچنین می توان تأثیر نگرش لیبرالیستی را در شاخصهای دیگر سبک زندگی از جمله نحوۀ گفتار و ارتباطات کلامی، پوشش، طبقۀ اقتصادی و غیره را در برنامۀ درسی پنهان مدارس بررسی نمود.
۵-۸-۲- پیشنهادهای کاربردی
- نتایج این تحقیق می تواند برای تخصصین در حوزۀ برنامه ریزی آموزشی مفید باشد و آنها را به اهمیت دادن به برنامۀ درسی پنهان در مدارس تشویق نماید؛ و از این طریق بحثهای جدی تری در این رابطه شکل بگیرد که چگونه می توان برنامۀ درسی پنهان را در مدارس شناسایی کرد و جهت حرکت آن را به سمت و سوی اهداف پیش بینی شدۀ نهاد آموزش و پرورش سوق داد.
- همچنین می توان نتایج این پژوهش را در اختیار مسئولین مدرسه قرار داد تا با مطالعۀ آن به آنچه در مدارس به صورت پنهان شکل می گیرد آگاهی یابند و مصادیقی را که در مدرسه و در دانش آموزان خود مشاهده می کنند را به عنوان هشداری در نظر گیرند که باید زودتر به آن رسیدگی شود.
- علاوه براین آگاهی مسئولین مدرسه از چنین تحقیقاتی می تواند آنها را درزمینۀ برنامه ریزیهای دقیقتر در رابطه با اوقات فراغت دانش اموزان در مدرسه، پوشش آنها و روابطی که برقرار می نمایند یاری نماید. از طرفی نیز آنها می توانند با برگزاری جلسات متعدد میان مدرسه و والدین دانش آموزان از طریق آگاهی دادن به والدین آنها را نیز به یاری رسانی در برنامه ریزیهای مدرسه تشویق نمایند.
- همچنین می توان با دعوت از کارشناسان مذهبی در مدارس و برگزاری سخنرانی ها و جلسات پرسش و پاسخ برای دانش آموزان فرصتی ایجاد نمود که علاوه براین که از مبانی و اصول فکری و اعتقادی اسلام مطلع شوند، به شناخت اعتقادات نادرست خود در زمینه های مختلف پی برده و مسیر درست زندگی کردن را بیاموزند.
- ۹۹/۱۲/۱۸