گروه ترویج و توسعه روستایی
برای دریافت درجه کارشناسی ارشد رشته مهندسی کشاورزی ـ توسعه روستایی
عنوان:
تبیین عوامل موثر بر تمایل بهرهبرداران به مشارکت در مدیریت بهرهبرداری و نگهداری شبکه آبیاری در اراضی پایاب سد ستارخان شهرستان اهر
استاد راهنما:
دکتر حسین کوهستانی
استادان مشاور:
دکتر حسین راحلی
دکتر حسین جباری
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
فهرست مطالب:
فصل اول : کلیات تحقیق
۱-۱-مقدمه۱
۱-۲- بیان مساله.۳
۱-۳-اهمیت و ضرورت تحقیق۵
۱-۴- اهداف تحقیق.۷
۱-۴-۱- هدف اصلی.۷
۱-۴-۲- اهداف فرعی۷
۱-۵- ویژگیهای منطقه مورد مطالعه۸
۱-۵-۱- موقعیت جغرافیایی.۸
۱-۵-۲- معرفی سد ستارخان اهر۱۰
۱-۶- محدودیتهای مطالعه۱۰
۱-۷- تعریف عملیاتی واژگان۱۱
فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه.۱۴
۲-۲- مبانی نظری۱۴
۲-۲-۱- مفهوم تمایل۱۴
۲-۳-مفاهیم و تعاریف مشارکت۱۴
۲-۳-۱-انواع مشارکت.۱۸
۲-۳-۲-انواع مشارکت از لحاظ موضوع ۱۹
۲-۳-۳- رابطه مشارکت با توسعه.۲۲
۲-۳-۴- مشارکت در توسعه طرح های آبی.۲۳
۲-۳-۵-کارکردهای مشارکت۲۳
۲-۳-۶- ضرورت مشارکت در توسعه پایدار روستایی.۲۴
۲-۳-۷- نقش مشارکت مردمی در توسعه پایدار روستایی.۲۵
۲-۳-۸- انواع مشارکت محلی در توسعه روستایی.۲۵
۲-۳-۹- موانع و محدودیت های مشارکت در توسعه پایدار روستایی۲۷
۲-۳-۱۰- نقاط قوت مشارکت مردمی در پیشبرد اهداف توسعه روستایی پایدار.۲۸
۲-۳-۱۱- نظریه های اندیشمندان در مورد مشارکت۲۹
۲-۴- پیشینه مشارکت در ایران.۳۱
۲-۴-۱-مشارکت در مدیریت آبیاری قبل از اصلاحات ارضی در ایران.۳۱
۲-۴-۲- روند مشارکت بعد از اصلاحات ارضی۳۱
۲-۴-۳-روند مشارکت در مدیریت آبیاری بعد از انقلاب.۳۲
۲-۴-۴- روند اصلاحات مدیریت آبیاری مشارکتی .۳۳
۲-۵- پیشینه تحقیق۳۵
۲-۵-۱ – مطالعات داخلی۳۵
۲-۵-۲-مطالعات خارجی.۳۹
۲-۵-۳- جمع بندی۴۰
فصل سوم : مواد و روشها
۳-۱-مقدمه ۴۳
۳-۲- نوع و روش تحقیق.۴۳
۳-۳-جامعه آماری .۴۳
۳-۴- تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری۴۴
۳-۵- ابزار و تکنیک های جمع آوری اطلاعات۴۶
۳-۶- ابزار پژوهش۴۶
۳-۷- متغیرهای تحقیق.۴۷
۳-۷-۱- متغیر وابسته۴۷
۳-۷-۲-متغیرهای مستقل۴۷
۳-۸- فرضیات تحقیق ۴۹
۳-۹- قابلیت اعتماد و اعتبار ابزار اندازه گیری (پایایی و روایی).۴۹
۳-۹-۱-قابلیت اعتماد ابزار اندازه گیری۴۹
۳-۹-۲-اعتبار اندازه گیری (روایی) ابزار اندازه گیری .۵۰
۳-۹-۳- اعبتار محتوا۵۰
۳-۱۰- تجزیه و تحلیل داده ها۵۱
۳-۱۱- انتخاب مدل رگرسیونی.۵۱
فصل چهارم : یافته های تحقیق
۴-۱- مقدمه ۵۲
۴-۲ – نتایج توصیفی.۵۲
۴-۲-۱-وضعیت سنی بهرهبرداران۵۳
۴-۲-۲- سابقه کشاورزی بهرهبرداران۵۳
۴-۲-۳- وضعیت تحصیلی بهرهبرداران.۵۴
۴-۲-۴- تعداد فرزندان بهرهبرداران۵۵
۴-۲-۵- وضعیت جنسیت بهرهبرداران۵۵
۴-۲-۶-شغل اصلی بهرهبرداران۵۶
۴-۲-۷- میزان مالکیت اراضی بهرهبرداران.۵۶
۴-۲-۸- میزان درآمد کشاورزی بهرهبرداران.۵۷
۴-۲-۹- رضایت بهرهبرداران از وضعیت فعلی مدیریت آبیاری.۵۸
۴-۲-۱۰- نگرش افراد در خصوص مشارکت در مدیریت آبیاری۵۹
۴-۲-۱۱- ویژگیهای شخصیتی بهرهبرداران۶۳
۴-۲-۱۲- وجود زمینه مشارکت در مدیریت آبیاری .۶۷
۴-۳-نتایج استنباطی.۶۹
۴-۳-۱-فرضیه شماره یک- ویژگیهای فردی بهرهبرداران۶۹
۴-۳-۲-فرضیه شماره دو- ویژگیهای اقتصادی بهرهبرداران.۷۲
۴-۳-۳-فرضیه شماره سه- رضایت بهرهبرداران از وضعیت فعلی مدیریت آبیاری ۷۳
۴-۳-۴- فرضیه شماره چهار- نگرش افراد در خصوص مشارکت در مدیریت آبیاری.۷۴
۴-۳-۵-فرضیه شماره پنج- ویژگیهای شخصیتی بهرهبرداران.۷۵
۴-۳-۶-فرضیه شماره شش- وجود زمینه مشارکت در مدیریت آبیاری.۷۶
۴-۴- نتایج برآورد مدل لاجیت۷۷
۴-۵-نتایج آزمون فرضیهها .۸۴
فصل پنجم : خلاصه ، نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱-مقدمه۸۵
۵-۲- خلاصه۸۵
۵-۳- نتیجه گیری.۸۶
۵-۴- پیشنهادات.۸۹
فهرست منابع۹۱
ضمائم.۹۶
چکیده:
آب از جمله مهمترین عوامل در بقای بشر محسوب میشود. محدودیت مطلق این ماده حیاتی به عنوان یک منبع تجدید شونده و قرار گرفتن بخش قابل توجهی از اراضی کشور در مناطق خشک و نیمه خشک، موجب گردیده بخش کشاورزی هرروز با محدودیت بیشتر منابع آبی مواجه باشد لذا مدیریت منابع آبی و حفظ و نگهداری آن برای کشور حیاتی محسوب میشود. برای تحقق این امر، مشارکت بهرهبرداران در مدیریت آبیاری بسیار ضروری است. تحقیق حاضر در اراضی پایاب سد ستارخان شهرستان اهر صورت گرفته و هدف اصلی آن تبیین عوامل موثر بر تمایل بهرهبرداران به مشارکت در مدیریت بهرهبرداری و نگهداری شبکه آبیاری بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه بهرهبرداران اراضی پایاب سد ستارخان شهرستان اهر با ۱۶۲۴نفر بهرهبردار میباشد که تعداد بهرهبرداران مورد نیاز برای حجم نمونه با بهره گرفتن از فرمول تصحیح شده کوکران محاسبه شده و از طریق نمونهگیری طبقهای و انتساب متناسب تعداد ۲۶۰ بهرهبردار انتخاب شدند. این تحقیق به روش پیمایشی انجام شد. ابزارگردآوری دادهها پرسشنامه و مصاحبه بود. پایایی پرسشنامه تحقیق با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ(۷۸/۰) قابل قبول بود. نتایج مطالعه نشانداد که ۵/۷۷ درصد از بهرهبرداران دارای تمایل به مشارکت در مدیریت آبیاری بوده و ۵/۲۲ درصد فاقد تمایل بودند. بین تمایل به مشارکت و متغیرهای میزان مالکیت اراضی، میزان درآمد کشاورزی، تعداد فرزندان، شغل اصلی و جنسیت رابطه معنیدار وجود دارد. نتایج رگرسیون لاجیت نشان داد که نزدیک ۸۰ درصد از تغییرات متغیر وابسته را نگرش بهرهبرداران در زمینه مشارکت، فردگرایی، میزان رضایت از وضعیت فعلی مدیریت آبیاری و اعتماد به نفس تبیین کردند.
فصل اول: کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه
آب از جمله موثرترین و کاراترین عوامل در بقای بشر محسوب میشود که اهمیت آن در نگرش جدید جهانی به عنوان یک کالای مهم اقتصادی- اجتماعی و نیاز اولیه انسان مرتباً درحال افزایش است. محدودیت مطلق این ماده حیاتی به عنوان یک منبع تجدید شونده و قرار گرفتن بخش قابل توجهی از اراضی کشور در مناطق خشک و نیمه خشک، موجب گردیده بخش کشاورزی هر روز با محدودیت بیشتر منابع آبی مواجه باشد. لذا با توجه به شرایط اقلیمی خشک ایران، پژوهش و برنامهریزی در زمینه حفظ و نگهداری از منابع آب برای توسعه کشور امری حیاتی محسوب می شود.
ایران با متوسط سالانه نزولات جوی ۲۶۰ میلی لیتراز کشورهای خشک جهان و با منابع آب محدود میباشد. بر اساس آمارهای موجود، بخش کشاورزی با ۹۲ درصد مصرف از ۹۳ میلیارد متر مکعب آب استحصالی به عنوان بزرگترین مصرف کننده آب کشور محسوب می شود(زارعیدستگردی، ۱۳۸۸). مطالعات نشان می دهد که متاسفانه کارایی آبیاری در بخش کشاورزی ۳۰ درصد میباشد به عبارت دیگر از ۹۰ میلیارد متر مکعب آبی که در اختیار این بخش قرار میگیرد فقط ۲۷ میلیارد متر مکعب آن مورد استفاده قرار میگیرد(اسفندیاری و بیات، ۱۳۸۷) .
در ایران نظام بهرهبرداری و تشکل و مشارکت مصرف کنندگان آب در بهرهبرداری از منابع آب، از پیشینه غنی برخوردار است. به این ترتیب که تشکلهای مصرف کنندگان آب در چارچوب بنهها، خیشها و ساختارهای مشابه آن تشکیل شده و افزون بر مدیریت مصرف آب، به عنوان قویترین نظام اجتماعی تولیدی، عملا دیگر فعالیتهای جمعی را نیز رهبری می نمودند(پورزند، ۱۳۸۷). پس از اصلاحات ارضی که موجب از بین رفتن تشکلهای یاد شده و نظام ارباب رعیتی شد مشکلاتی در توسعه و مدیریت منابع آب بوجود آمد که جای خالی این تشکلها احساس گردید. به دنبال این مشکلات دولت جهت پر کردن جای خالی این تشکلها اقدام به ایجاد شرکتهای متعددی مانند شرکتهای تعاونی روستایی، شرکتهای سهامی زراعی و شرکتهای تعاونی تولید روستایی نمود. این شرکتها در عمل موفقیت چندانی بدست نیاوردند و دولت به ناچار مدیریت توزیع و مصرف آب را به عهده گرفت. با اجرای پروژههای عمرانی و بدست گرفتن وظایف نگهداری و بهرهبرداری پروژهها توسط دولت و کنارگذاشته شدن کارگزاران محلی و بها ندادن و بیتوجهی به نیروهای فعال منطقه که به راحتی میتوانستند نگهداری و بهرهبرداری این تأسیسات را انجام دهند، دولت ناچار شد بار سنگین هزینههای سرمایهگذاری، نگهداری و بهر هبرداری آنها را تحمل نماید. این فرآیند اگرچه اقتدار دولت را به همراه داشت اما مشکلات فراوانی گریبانگیر شبکههای آبیاری و زهکشی شد(عربی و محبی، ۱۳۸۷). از جمله این مشکلات که در شبکههای آبیاری و زهکشی وجود دارد می توان نگهداری ضعیف سیستم آبیاری، اتلاف آب و فقدان انگیزه جهت صرفهجویی در مصرف آب را نام برد(حیدریان، ۱۳۸۴). لذا جهت رفع مشکلات فوق راهحلی که اکثر کشورها از آن استفاده کرده و می کنند، مدیریت مشارکتی آبیاری است.
مدیریت مشارکتی را بایستی به عنوان یک فرایند ظرفیت سازی دانست که جامعه محلی را قادر میسازد برای توسعه برنامهریزی و مدیریت بهرهبرداری، مسئولیتهای بیشتری را بپذیرد. مشارکت بهرهبرداران درمدیریت شبکههای توزیع آب در جهان از اهمیت بالایی برخوردار است به طوری که سازمانهای مسئول با بررسی زمینههای همکاری و مشارکت بهرهبرداران در مدیریت آبیاری وشناسایی و تقویت عواملی که موجب افزایش تمایل و انگیزه آنها در این امر میشود موجبات مشارکت هر چه بهتر بهرهبرداران را فراهم میکنند. در کشور ما نیز طی برنامههای پنج ساله دوم، سوم،چهارم و پنجم توسعه کشور به این امر تأکید خاص گردیده است .
یکی از طرحهای آبی که در استان آذربایجانشرقی اجرا شده است طرح سد و شبکه ستارخان شهرستان اهر میباشد که در راستای سیاست کلی سازمان آب استفاده از مشارکت بهرهبرداران در مدیریت بهرهبرداری و نگهداری شبکه از اهمیت بسیاری برخوردار است . با توجه به وجود مشکلات متعدد در این شبکه تحقیق حاضر به تبیین عوامل موثر بر تمایل بهرهبرداران به مشارکت در مدیریت بهرهبرداری و نگهداری شبکه آبیاری در اراضی پایاب سد ستارخان پرداخته تا با شناسایی عوامل موثر بر تمایل بهرهبرداران به مشارکت و جلب مشارکت بهرهبرداران در مدیریت شبکههای آبیاری از مشکلات عدیدهای که در این شبکهها وجود دارد کاسته شده و شاهد بهبود بهرهوری آنها باشیم.
۲-۱- بیان مسئله
مسئله اصلی این پژوهش مشارکت و تمایل بهرهبرداران به مشارکت در مدیریت آبیاری می باشد. تجارب جهانی مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکههای آبیاری در دهههای اخیر در سطح جهانی و به ویژه درکشورهای درحال توسعه نشانگر این است که به امرگسترش توسعه فیزیکی شبکههای آبیاری توجه زیادی مبذول گردیده ولی مسئله بهرهبرداری و نگهداری از شبکهها و مشارکت زارعین در امر مدیریت، نگهداری و بهرهبرداری از شبکهها کمتر مدنظر قرارگرفته است. حاصل این عدم توجه در کشورهای درحال توسعه کاهش راندمان کلی آبیاری تا میزان ۲۵ تا ۳۰% و تخریب وفرسودگی ساختار فیزیکی شبکهها میباشد. به طورکلی بکارگیری تمهیدات لازم برای بهرهوری مؤثر از منابع آب دردسترس در راستای بالا بردن راندمان شبکههای آبیاری برای آیندهای که درآن رقابت برای مصرف آب درحال افزایش است و دولتها یارانه عملیات بهرهبرداری و نگهداری از شبکههای آبیاری را محدود و یا حذف خواهند نمود، از طریق مدیریت کارا در قالب تشکلهای قانونمند آببران(تشکل کشاورزان مصرف کننده آب) قابل حصول میباشد(امید و همکاران، ۱۳۸۸).
سیاست واگذاری یا مشارکت کشاورزان در امر مدیریت، بهرهبرداری و نگهداری از شبکههای آبیاری از اواخر دهه ۸۰ میلادی و عمدتاً به لحاظ ناتوانی سازمانهای دولتی مسئول بهرهبرداری و نگهداری شبکهها در امر جمع آوری آببها و بالطبع عدم تأمین هزینههای نگهداری و بهرهبرداری سیستمهای آبیاری مورد توجه خاص قرار گرفته است(همان منبع). با وجود این، انتقال مدیریت آبیاری به کشاورزان به معنی رها کردن مسئولیتها و از سرباز کردن مسائل و مشکلات آبیاری از سوی دولت نیست بلکه رویکردی مشارکت مدار و مردم مدار برای افزایش بهرهوری منابع آب و خاک و توسعه پایدار مناطق کشاورزی و روستایی می باشد.
در کشور ما اگرچه موضوع مشارکت کشاورزان در امور بهرهبرداری و مدیریت شبکهها در قالب ایجاد تشکلهای متناسب باکشاورزی مورد توجه بوده لیکن در جهت اجرایی کردن آن، آئیننامه عملیاتی خاصی تدوین نشده است. از مرداد ماه سال ۱۳۷۸ کمیته مشترک وزارتخانههای نیرو و جهاد کشاورزی جهت کمک به شکلگیری تشکلهای کشاورزی به وجود آمده لیکن توفیق چندانی در این رابطه حاصل نشده است.عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی در این عدم موفقیت نقش دارند از عوامل فرهنگی و اجتماعی که مانعی در برابر موفقیت شبکه های آبیاری و انتقال مدیریت محسوب میشود این است که متأسفانه در اکثر شبکههای آبیاری مدرن کشور، کشاورزان حفظ و نگهداری آن را از وظایف محرز بخش دولتی میدانند وبه نظر میرسد این طرزتفکر یکی از دلایل جدایی بهرهبرداران از بدنه مدیریت دولتی و مانعی درجهت مشارکت بهرهبرداران باشد بایستی توجه داشت طراحی و اجرای برنامههای مدیریت مشارکت مدار آبیاری زمانی به مخاطره افتاده و به شکست میانجامدکه به علایق و نیازهای کشاورزان توجه کافی نشود. مسایل و مشکلات اقتصادی معمولاپررنگتراز سایر عوامل به چشم میخورد وافزایش هزینههای نگهداری سد و شبکه به عنوان مهمترین عامل و مشکل نگهداری ضعیف و کارایی پایین این شبکهها قلمداد میشود در صورتیکه
بررسیها نشان میدهد نگهداری ضعیف شبکههای آبیاری فقط یک مشکل مالی نیست بلکه ریشه در مسایل مدیریتی دارد.
با توجه به اینکه توسعه فیزیکی شبکههای آبیاری در کشورمان بدون توجه به بهرهبرداری و نگهداری شبکهها و مشارکت بهرهبرداران در این مورد صورت گرفته، درحال حاضر کارایی این شبکهها پایین و حدود ۳۰ درصد میباشد(امید و همکاران، ۱۳۸۸). دولت نیز علی رغم اینکه در برنامههای مختلف توسعه به جلب مشارکت بهرهبرداران تاکید داشته و وزارتخانههای جهاد کشاورزی و نیرو به دنبال تحقق این امر هستند، جلب مشارکت بهرهبرداران به کندی صورت گرفته و کارایی شبکههای آبیاری همچنان پایین است.
سد ستارخان شهرستان اهر نیز یکی از طرحهایی است که در استان آذربایجانشرقی اجرا شده و درمرحله بهرهبرداری میباشد و سازمان آب استان نیز به جلب مشارکت بهرهبرداران پایاب سد جهت ارتقای کارایی سد و شبکه و کاهش بار مالی دولت جهت نگهداری شبکه تاکید دارد. سوال اصلی این است که چه عواملی بر نظر موافق یا مخالف بهرهبرداران در مورد مشارکت در مدیریت و نگهداری شبکه آبیاری تاثیر میگذارند و این پژوهش به دنبال تبیین این عوامل است تا با تقویت نقاط مثبت و رفع محدودیتها موجبات مشارکت بیشتر بهرهبرداران را فراهم آورد.
با توجه به مطالعاتی که در منطقه مورد مطالعه انجام شده و طرحهای آبی اجرا شده نشان میدهد که میزان مشارکت بهرهبرداران در مدیریت آبیاری در حد مطلوب و بالایی قرار دارد. درمطالعهای که در منطقه مورد مطالعه یعنی اراضی پایاب سد ستارخان اهرتوسط دفتر مطالعات سازمان آب منطقهای آذربایجانشرقی صورت گرفته این موضوع را تایید میکند( دفتر مطالعات سازمان آب آذربایجانشرقی ۱۳۷۴) در طرحهای مشابه در دیگر نقاط منطقه نیز همین امر مورد تایید است . در طرح سد و شبکه قیصرق سراب که توسط سازمان آب منطقهای آذربایجان شرقی به اجرا درآمده ، مطالعات نشان دهنده مشارکت بیش از ۹۰ درصدی بهرهبرداران درمدیریت آبیاری شبکه می باشد(دباغی، ۱۳۹۰).
۳-۱- اهمیت و ضرورت موضوع
مهمترین ضرورتهای ظهور مدیریت مشارکتی آبیاری در کشورهای مختلف شامل؛کمبود سرمایه- گذاری دولت در بخش آبیاری، نگهداری نامناسب سیستمهای آبیاری، عدم توانایی دولت درجمع کردن پول کافی از مصرفکنندگان آب و عملکرد ضعیف سیستمهای آبیاری میباشند(تبرایی و همکاران،۱۳۹۰). در این رابطه تلاشهای زیادی درکشورهای مختلف جهت انتقال مدیریت سیستمهای آبیاری از دولت به بخش خصوصی یا سازمانهای محلی صورت گرفته است.
انتقال مسئولیتها از سوی سیاستگذاران به عنوان روشی برای کاهش فشار بر منابع مالی دولتها، بهبود عملکرد کشت آبی و اطمینان ازپایداری بلندمدت سیستمهای آبیاری در نظرگرفته شده و برای بهرهبرداران نیز مشارکت درمدیریت آبیاری پیامدهایی نظیر: کاهش مشکلات کم آبی، تأمین آب در طول مراحل رشد گیاه، افزایش عملکرد محصولات ومازاد عرضه آب و در نتیجه بهرهبرداری بهینه از منابع آب و افزایش درآمد و عملکرد، افزایش بهرهوری محصولات کشاورزی، افزایش تراکم کشت، کسب اطمینان کشاورز از نظرتأمین غذا و درآمد، کاهش مهاجرت، بهبود شرایط اقتصادی مردم، افزایش فعالیتهای اقتصادی، توزیع عادلانه آب و کاهش فقر ، کاهش هزینههای بهرهبرداری و نگهداری وپرسنلی، افزایش روحیه همکاری و تعاون بین کشاورزان وکشاورزان و دولت، افزایش احساس مسئولیت و مالکیت کشاورزان نسبت به استفاده از شبکه آبیاری و حفاظت از آنها و توزیع بهتر آب را در پی دارد(تبرایی و همکاران،۱۳۹۰).
با توجه به اهمیت موضوع، در کشور ما نیز از سال ۱۳۷۰ مسئله جلب مشارکت بهرهبرداران در دستورکار بخشهای آب و کشاورزی قرار گرفته و در برنامههای توسعه کشور نیز بر آن تاکید شده است لیکن تا کنون توفیق چندانی حاصل نشده است. بهرهبرداران تمایل چندانی برای مشارکت در مدیریت آبیاری نداشته و نگهداری و مدیریت شبکهها را از وظایف دولت میدانند. با وجود اینکه مشارکت منسجم واصولی تشکلهای بهرهبرداران در مدیریت آب که در نهایت به انتقال مدیریت آب می انجامد، نیازمند تدوین قوانین لازم و حمایتهای دولتی متعدد است اما تمایل بهرهبرداران به مشارکت در مدیریت منابع آب از مهمترین ضروریات است چرا که مشارکت به هر صورتی که باشد باید ناشی از تمایل درونی افراد بوده و چنانچه افراد دریابند که همکاری و مشارکت آنها میتواند مشکلی از مشکلات زندگی اجتماعی و اقتصادی آنها را برطرف سازد، در مشارکت درنگ نخواهند کرد(سالکی، ۱۳۶۹).
با توجه به اهمیت مشارکت بهرهبرداران در مدیریت آبیاری و نگهداری شبکه ضرورت انجام تحقیق از جهات زیرقابل ذکر می باشد.
۱-افزودن بر غنای ادبیات مشارکت در منطقه مورد مطالعه در زمینه مدیریت شبکههای آبیاری
۲-تبیین جایگاه مطالعات اجتماعی در طرحهای منابع آب قبل از اجرا و نگهداری این طرحها
۳-آگاهی از دیدگاه های بهرهبرداران در خصوص مشارکت و ارائه آن به سازمانهای ذیربط جهت بهرهگیری در جریان انتقال مدیریت آبیاری به بهرهبرداران
- ۹۹/۰۴/۰۷