غیردولتی حقوق بشری از طریق هشدار و محکوم کردن موارد نقض حقوق بشر، به حمایت از حقوق بشر کمک میکنند. سازمانهای غیردولتی حقوق بشری همچنین به تدوین و توسعه معیارهای حقوق بشر و نیز تجزیه و تحلیل عمیق مسائل و مشکلات حقوق بشری و چالشهای مربوط به آن کمک مینمایند. ۶-۱- رکن ششم): دیوانهای کیفری…
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوندبرای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
– شاخص دوم؛ کمک به تعمیق نظام دموکراسی مبتنی بر قانون اساسی،
هنوز هم در بسیاری کشورها انتخابات عادلانه و آزاد برگزار نمیشود. اگرچه کمیسیون حقوق بشر، بعنوان خلف شورای حقوق بشر، کار مهمی در راستای کمک به برگزاری انتخابات آزاد در کشورها نکرده ولی تا پیش از پایان عمر کاری خود، “حق برخورداری از حکومت دموکراتیک” را طرح نموده و به پیش برد.
– شاخص سوم؛ نهادینه کردن حاکمیت قانون در سطوح ملی و بینالمللی، شورای حقوق بشر از طریق گزارشگران ویژه خود تلاش دارد استقلال قوه قضائیه را در کشورها ارتقاء بخشد و از مشاغل حقوقی در راستای تقویت حاکمیت قانون حمایت بعمل آورد.
گزارشگر ویژه باعث ارتقای استانداردهای سازمان ملل متحد راجع به استقلال قوه قضائیه و آزادی وکلا در عمل به وظیفه حرفهای شان میشود.
گزارشگر ویژه اطلاعات جمع آوری شده از سراسر جهان راجعبه موضوعاتی که بر استقلال قوه قضائیه و نقش وکلا تاثیرگذار هستند را تجزیه و تحلیل نموده و پیشنهاداتی در خصوص این موضوعات مینماید و اطلاعات راجع به موانع و مشکلات پیش روی قضات و وکلا در انجام وظایف حرفهایشان را جمعآوری و به اطلاع عموم میرساند و بدین طریق سعی میکنند حمایت بینالمللی نسبت به آنها را جلب نماید. این کار بسیار ارزشمند است علیرغم این، شورای حقوق بشر باید راههای جدید برای توسعه و تعمیق مساعدتهای خود در جهت تحکیم حاکمیت قانون بیابد.
قضات در سراسر جهان نیازمند اطلاعات و دورههای آموزشی راجعبه هنجارهای مهم حقوق بشری و رویههای دادهگاهها در این زمینه میباشند. دادگاههای کشورها باید سردمداران حمایت از حقوق بشر در هر کشوری باشند و بنابراین شورای حقوق بشر باید حمایت عملی خود را در زمینه حمایت از حقوق بشر نسبت به قضات کشورها نشان دهد.
– شاخص چهارم؛ ارتقاء برابری و عدالت:
تعهد به برقرار تساوی و برابری و عدالت و عدم هر گونه تبعیض مبتنی بر نژاد، جنس، زبان یا مذهب در بطن منشور ملل متحد اعلامیه جهانی حقوق بشر قرار دارد. قضاوت در مورد عملکرد شورای حقوق بشر باید براساس چگونگی اقدامات شورا در راستای ارتقاء رفتار برابر با انسانها و گردههای انسانی مطابق با هنجارهای حقوق بشری شناخته شده در سطح بینالمللی باشد.
– شاخص پنجم؛ التزام به قانون و طی مراحل قانونی در روند رسیدگی دادگاهها
اینکه شورای حقوق بشر تا چه میزان حامی التزام به قانونی و طی مراحل قانونی در جریان رسیدگی دادگاههای ملی باشد نیز پنجمین شاخص ارزیابی میزان موفقیت شورای حقوق بشر میتواند باشد.
بند دوم – تاسیس شورای حقوق بشر
کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل متحد در گزارش خود تحت عنوان “برای آزادی گستردهتر: پیش به سوی توسعه، امنیت و حقوق بشر برای همگان ” خواستار تأسیس شورای حقوق بشر از دول عضو سازمان بود. او ضرورت تاسیس شورا را با عبارات زیر تأکید نمود “اگر سازمان ملل متحد میخواهد انتظارات مردان و زنان را در همه جا برآورده سازد و مبانی حقوق بشر را با عزم و جدیتی در حد امنیت و توسعه مدنظر قرار دهد در این صورت دول عضو باید موافقت کنند تا شورای حقوق بشر محدودتری جایگزین کمیسیون فعلی حقوق بشر گردد.” اما در سپتامبر ۲۰۰۵ دولتها با پیشنهاد ابتکاری کوفی عنان برای تأسیس نهادی که ارتقای سطح عضویت ومسئولیت را تضمین کند موافقت نکردند. یکی از دلایل شکست طرح درخواست تغییرات، در متن پیشنهادی از سوی دو کشور از بنامترین کشورهای آفریقایی در نقض حقوق بشر یعنی سودان و زیمباوه بود.
قطعنامه ۲۰۰۶/۲ اکوسوک خاطر نشان می کرد که قطعنامه ۲۵۱/ ۶۰مورخ ۱۵ مارس ۲۰۰۶ مجمع، عطف به کلیه گزارشهای ارائه شده به شورای حقوق بشر برای بررسی بیشتر در اولین اجلاس ژوئن۲۰۰۶ با ابراز تشکر و قدردانی از کلیه کسانی که طی ۶۰ سال حیات کمیسیون و حمایت از حقوق بشر گام برداشتند تصمیم به پایان دادن فعالیت کیسیون طبق قطعنامه فوق الذکر بود. اطلاعیه رسمی مارس ۲۰۰۶ تحت عنوان تشکیل شصت و دومین و بعبارتی آخرین اجلاس کمیسیون حقوق بشر بود.
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد» در پانزدهم ماه مارس سال ۲۰۰۶ با قطعنامهی A/RES/60/251 جایگزین نهاد سابق «کمیسیون حقوق بشر» این سازمان شد تا به عنوان مهمترین رکن، تمام مسائل مربوط به حقوق بشر را پیگیری کند. این تغییرات بر اثر انتقاداتی به وقوع پیوست که امکان رسیدن سازمان ملل را به اهداف حقوق بشری خود ناتوان کرده بود، چرا که در اصلیترن رکن این سازمان دربارهی حقوق بشر، کشورهایی عضویت داشتند که خود کمترین التزامی به مبانی حقوق بشر نداشتند. این اعتراضات به خصوص با ریاست لیبی بر این شورا به اوج خودرسید.
از این رو تحقیقاتی از سوی دبیرکل برای اصلاح ساختار این سازمان انجام شد. این تحقیقات که از سال ۱۹۹۷ آغاز شده بود، سرانجام در ابتدای سال ۲۰۰۶ به مجمع عمومی ارائه شد و به تأسیس این شورا انجامید .قطعنامه مجمع عمومی به شماره ۲۵۱/۶۰ که در سوم آوریل ۲۰۰۶ با رای مثبت ۱۷۰کشور به تصویب رسید. تنها مخالف جدی آن ایالات متحده در کنار اسرائیل، جزایر پالائو و مارشال بودند. سه کشور ایران، بلاروس، ونزوئلا نیز راُی ممتنع دادند، مخالف جدی آمریکا بود اما این مخالفت نتوانست مانع از ایجاد شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به عنوان رکن فرعی مجمع عمومی شود بر خلاف کمیسیون حقوق بشر که رکن فرعی وابسته اکوسوک یا شورای اقتصادی و اجتماعی بود.
کمیسیون حقوق بشر بوا سطه برخی از مشگلات مانند محدودیت زمانی جلسات و امکانات محدود (مانند دسترسی به اتاق جلسات و تفسیر گزارشات) نتوانست به درستی به اهداف خود برسد. بنابراین یک برنامه در حال گسترش برای کمیسیون پیش بینی شد. در دهه ۱۹۹۰ فقط کمیسیون به بحث های رویه ای می پرداخت بدون اینکه عملا حرکت اصلاحی واقعی در آن صورت گیرد، این وضعیت کمیسیون را دچار رکود شدیدی کرد. افزایش تعداد تشکل های گروهی ماند گروه۷۷و جنبش عدم تعهد و سازمان کنفرانس اسلامی در برابر سیاست های اتحادیه اروپا یا همان بلوک غرب موجب افزایش جو قطبی گرایی در حقوق بین الملل شد.
کوفی عنان درست زمانی که دستور کار خود برای اصلاحات گسترده در سازمان ملل را سال ۲۰۰۵مطرح کرد، ایجاد یک نهاد حقوق بشر جدید با اعتبار بیشتر را به عنوان اولویت مهم معرفی نمود. نهایتاً رهبران جهان از درخواست وی برای یک شورای حقوق بشر مؤثرتر، پاسخگوتر و با اعضای بیشتر در سند نهایی اجلاس سران ۲۰۰۵ حمایت نمودند.دبیرکل معتقد بود کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل راه خود را گم کرده، خیلی سیاسی شده و به مجمعی تبدیل شده بود که در آن نقض کنندگان حقوق بشر با توطئه بر کار یکدیگر سرپوش می گذاشتند و برای کاریهای محوله به آن کوچک بود. یعنی نهادی که می باید احترام به حقوق بشر در سراسر جهان را ارتقاء دهد.در قطعنامه ایجاد شورای حقوق بشر جدید یک نکته خیلی مهم وجود دارد ، آن نکته مهم برگرفته از کلمات خود دبیر کل بود: «توسعه، صلح، امنیت و حقوق بشر ستون های نظام ملل متحد، به یکدیگر مرتبط و تقویت کننده هم هستند.
امروزه در جهان معاصر بیش از هر چیز بر ضرورت نظارت بین المللی بر اجرای حقوق بشر تاکید می شود. نظام بین المللی حقوق بشر امروزه نیازمند تضمین اجرای قواعد است. در بعد استاندارد سازی به غنایی نسبی دست یافته و با هنجارهای ماهوی بسیاری در سطح جهانی و منطقه ای مواجه هستیم اما با تضمین اجرای این قواعد و استانداردها هنوز فاصله داریم.
طبق قطعنامه شماره ۲۵۱/۶۰ مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در حکم سند موسس شورا بشمار می رود شورای حقوق بشر از سه طریق بر اجرای حقوق بشر در سطح جهان نظارت می کند:
۱- سیستم نظارت ادواری جامع و جهانی ۲- توجه و بررسی وضعیتهای متضمن نقضهای فاحش و سیستماتیک حقوق بشر۳- بررسی دیگر وضعیت های مشتمل بر نقض حقوق بشر. بر این اساس شورای حقوق بشر بر طبق اطلاعا ت عینی و موثق در مورد اجرای تعهدات و الزامات ناشی از حقوق بشر توسط هر دولت به صورت ادواری در سطح جهان به بررسی می پردازد تا فراگیری و جهانی بودن سیستم نظارت خود و رفتار یکسان با تمام کشورها را تضمین نماید. شورا در اولین اجلاس خود که از ۱۹ تا ۳۰ ژوئن ۲۰۰۶ در ژنو تشکیل گردید تمام آئینهای ویژه کمیسیون حقوق بشر سابق را تمدید کرد.
بند سوم-موضع گیری کشورها در قبال شورای حقوق بشر
نشستهایی که به ابتکار و هدایت رئیس مجمع عمومی سازمان ملل برای گفتگو و بررسی پیرامون زوایای گوناگون شورای حقوق بشر برگزار شد و سرانجام به صدور قطعنامه ۲۵۱/۶۰ رسید با بگو مگو و اختلاف نظرهای اعضای سازمان ملل بویژه کشورهای غربی و کشورهای در حال توسعه همراه بود. هرچند در درون این دستهبندی کلّی مواضع تک تک کشورها نیز تفاوتهایی با هم داشت.
۱-۳-موضع کشورهای غربی
غرب معتقد بود کمیسیون حقوق بشر هنوز نتوانسته در بحث مفهومسازی میان حقوق بشر و امنیت رابطه برقرارکند، یعنی ارتباطی میان حقوق بشر با مفهوم صلح وامنیت بینالمللی برقرار نگردیده است. ایجاد ارتباط میان این دو مقوله در کمیسیون برای آمریکاییها بسیار مهم بود. در گزارش دبیرکل نیز این خواسته غربیها به صورتی بسیار پررنگ آمده است. گزارش دبیرکل میگوید:” حقوق بشر با صلح، امنیت بینالمللی وتوسعه ارتباط وسیعی دارد و این سه محور، اساس کار نظام جهانی هستند. این سه با یکدیگر مرتبطند و بر روی یکدیگر تأثیر میگذارند. حقوق بشر بدون توسعه معنا ندارد و امنیت بدون حقوق بشر و حقوق بشر بدون امنیت، معنی پیدا نمیکند.”
هیأت منتخب دبیرکل نیز به این خواسته غربیها توجه کرده و به خصوص دو مفهوم ذیل را در گزارش خود برجسته نموده است:
الف) حق حمایت : بدین معنا که اگر در داخل کشوری افراد و گروهها به کمک بشردوستانه نیاز داشته باشند ودولت متبوع شان نتواند به آنها کمک کند، سازمان ملل متحد و یا حتی کشورهای دیگر میتوانند بدون اجازه آن کشور، به افراد و گروههای مذکور کمک کنند. به نظر میرسد این حق، به معنای دخالت مستقیم در اوضاع امنیتی یک کشور واز بین بردن قبح دخالت در امور داخلی دیگر کشورهاست؛
ب) امنیت انسانی : بدین معنا که انسانها باید در درون کشورشان امنیت داشته باشند و اگر
- ۹۸/۰۴/۱۸